ترجمه تفسیر المیزان جلد 6
لطفا منتظر باشید ...
خداى تعالى واجب كرده است اطاعت او نيز بدون قيد و شرط واجب است. پس برگشت ولايت آن حضرت بسوى ولايت تشريعى خداوند عالم است، به اين معنا كه چون اطاعت خداوند در امور تشريعى واجب است و اطاعت رسول خدا (ص) هم اطاعت خداست پس رسول خدا مقدم و پيشواى آنان و در نتيجه ولايت او هم همان ولايت خداوند خواهد بود. كما اينكه بعضى از آيات گذشته مانند آيه" أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ" و آيه" وَ ما كانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لا مُؤْمِنَةٍ إِذا قَضَى اللَّهُ وَ رَسُولُهُ ..." و آياتى ديگر به اين معنا تصريح مىكردند.4- و اما قسم چهارم يعنى آياتى كه همين ولايتى را كه دسته سوم براى رسول خدا ثابت مىنمود براى امير المؤمنين، على بن ابى طالب (ع) ثابت مىكند و آنان آيات يكى همين آيه مورد بحث ما است كه بعد از اثبات ولايت تشريع براى خدا و رسول با واو عاطفه عنوان" الذين آمنوا" را كه جز بر امير المؤمنين منطبق نيست به آن دو عطف نموده و به يك سياق اين سخن ولايت را كه گفتيم در هر سه مورد ولايت واحدهاى است براى پروردگار متعال، البته بطور اصالت و براى رسول خدا و امير المؤمنين (ع) بطور تبعيت و به اذن خدا ثابت مىكند.و اگر معناى ولايت در اين يك آيه نسبت به خداوند غير از معناى آن نسبت به" الَّذِينَ آمَنُوا" بود صرفنظر از اينكه اين يك نحوه غلط اندازى و باعث اشتباه بود علاوه بر اين، جا داشت كلمه ولايت را نسبت به" الذين" تكرار كند، تا ولايت خدا به معناى خود و آن ديگرى هم به معناى خود استعمال شده باشد و اشتباهى در بين نيايد. كما اينكه نظير اين مطلب در اين آيه رعايت شده است:" قُلْ أُذُنُ خَيْرٍ لَكُمْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ يُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِينَ" «1»: همانطورى كه مىبينيد لفظ" يؤمن" را تكرار كرده براى اينكه هر كدام معناى بخصوصى داشت و نيز نظير اين مطلب در آيه" أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ" در جزء سابق گذشت. علاوه بر اين، خود لفظ" وليكم" با اينكه مفرد است به مؤمنين نسبت داده شده، و اگر مقصود از آن غير از ولايت منسوب به خدا و رسول بود بايد در اين باره" الذين آمنوا" مىفرمود، و مفسرين هم به همين جور آيه را توجيه كردهاند، يعنى ولايت را به يك معنا گرفته و گفتهاند در خداى تعالى بطور اصل و در غير او به تبع مىباشد.پس از آنچه تا كنون گفته شد بدست آمد كه حصرى كه از كلمه" انما" استفاده