ترجمه تفسیر المیزان جلد 6

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 6

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

زنده‏دارى مى‏كنم، هم گوشت مى‏خورم و هم با زنان مى‏آميزم، پس اگر كسى از روش من اعراض كند از من نخواهد بود. «1» بنا بر اين با اين همه اختلافى كه در روايات هست نمى‏شود به روايت مجمع البيان اعتماد نمود، و تصميم بر ترك همه آن امور را به همه آن ده نفر حتى على (ع) نسبت داد، مگر اينكه كسى بگويد: گر چه در روايت مجمع البيان هم جمله: بنا را گذاشتند بر اينكه همه روزها را روزه بدارند و ...، وجود دارد، ليكن نمى‏خواهد بگويد همه آنها بنا را گذاشتند بر ترك اين امور، پس بعيد نيست كه روايت مزبور روايتى جداگانه باشد، نه گلچين از ساير روايات، به هر حال چه روايت مجمع البيان روايت مستقلى باشد و چه نباشد تامل در آن و در روايات ديگر، گر چه هم در مضمون و هم در سند مختلفند- يعنى سند بعضى ضعيف و بعضى مرسل و بعضى معتبر است- براى آدمى اطمينان مى‏آورد كه اجمالا عده‏اى از اصحاب كه از آن جمله على (ع) و عثمان بن مظعون بوده‏اند چنين تصميمى گرفتند، و بنا را بر اين چنين زهد و عبادتى گذاشتند و رسول اللَّه (ص) هم آنها را تخطئه كرد، و به آنها فرمود: كسى كه از سنت من اعراض كند از من نيست (و خدا داناتر است). و همچنين كسانى كه بخواهند بيشتر و بيش از اين مقدار در باره اين قضيه اطلاع بدست آورند بايد به تفسيرهاى روايتى از قبيل تفسير طبرى و الدر المنثور و فتح القدير و امثال آن مراجعه نمايند.

در الدر المنثور است كه ترمذى و ابن جرير و ابن ابى حاتم و ابن عدى در كامل و طبرانى و ابن مردويه همگى اين روايت را كه ترمذى آن را حسن دانسته از ابن عباس نقل كرده‏اند، كه گفت: مردى آمد خدمت رسول اللَّه (ص) و عرض كرد يا رسول اللَّه من هر وقت گوشت مى‏خورم رغبتم به زنان بيشتر شده و شهوتم تحريك مى‏گردد، لذا جز اين چاره نديدم كه گوشت را بر خود حرام كنم، و چنين كردم، در جواب آن مرد اين آيه نازل شد:

" يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُحَرِّمُوا ..." «2».

و نيز در الدر المنثور است كه ابن جرير و ابن ابى حاتم از زيد بن اسلم نقل كرده‏اند كه عبد اللَّه بن رواحه را شخصى از بستگانش ميهمان شد، وقتى به خانه‏اش وارد شد كه او نزد رسول اللَّه (ص) بود، همسر عبد اللَّه به انتظار آمدن وى ميهمان را طعام نداد، وقتى عبد اللَّه وارد شد زن را عتاب كرد كه چرا ميهمان را حبس كرده و طعام ندادى؟! حرامم باد اين‏

(1، 2) در المنثور ج 2 ص 307.

/ 539