ترجمه تفسیر المیزان جلد 6
لطفا منتظر باشید ...
عقدى بسته نمىشود. «1»و در الدر المنثور است كه ابن جرير از ابن عباس نقل مىكند كه گفت: وقتى آيه" يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُحَرِّمُوا طَيِّباتِ ما أَحَلَّ اللَّهُ لَكُمْ" در باره قومى كه زنان و گوشت را بر خود حرام كرده بودند نازل شد، گفتند يا رسول اللَّه پس تكليفمان نسبت به سوگندهايى كه خوردهايم چيست؟ در جواب، اين آيه نازل شد:" لا يُؤاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمانِكُمْ" «2».مؤلف: اين روايت بى شباهت نيست به ذيل اولين روايتى كه در اين بحث نقل كرديم، الا اينكه با ظاهر آيه منطبق نيست براى اينكه سوگند خوردن بر ترك واجب يا ترك مباح چنين نيست كه هيچ گونه عقدى در آن نباشد، با اينكه در آيه شريفه، جمله" بِاللَّغْوِ فِي أَيْمانِكُمْ" مقابل جمله" بِما عَقَّدْتُمُ الْأَيْمانَ" قرار گرفته، و اين خود دليل است بر اينكه سوگند لغو سوگندى است كه هيچگونه عقدى در آن نباشد، و در اين روايت سوگند آن مردم بر ترك زن و گوشت بوده، و خواستهاند با سوگند اين عقد و التزام ببندند، پس سوگندشان لغو و بيهوده نبوده، و ظاهر اين آيه موافق روايت است كه سوگند لغو را تفسير مىكند، و مىفرمايد:سوگند لغو عبارتست از گفتن نه و اللَّه و آرى و اللَّه، كه بيهوده و از روى عادت بر زبان جارى مىشود، و گويندهاش نمىخواهد با آن چيزى بر خود واجب كند، پس آيه شامل سوگندى كه عقد و التزام دارد و ليكن شارع آن را لغو و بىاثر دانسته، نمىشود، چه لغويت چنين سوگندى مستند به سنت است نه به كتاب، علاوه بر اينكه سياق آيه بهترين دليل است بر اينكه آيه در صدد بيان كفاره سوگند و امر به حفظ آنست بطور استقلال نه بر سبيل تطفل و تبعيت، كما اينكه لازمه اين تفسير است.