يعنى اگر بزرگان قبيله جذيمه بسيار كشته شدند، بارى زنان آنها در عوض براى ما با ازلام فال مىزنند.و اين فال زدن با ازلام بطورى كه از روايات استفاده مىشود اينطور بوده كه سه عدد چوب نازك و شبيه به هم نظير چوبه تير تهيه كرده و به يكى مىنوشتند:" انجام بده" و به ديگرى مىنوشتهاند:" انجام مده"، آن گاه شخص فالگير اين دو را با چوبه سومى بدون اينكه چيزى در آن نوشته باشد در امانهاى كه همراه دارد ريخته كسانى كه فال مىخواستهاند به او مراجعه كرده و او يكى از آن سه چوبه را از خريطه بيرون مىكشيد، اگر به آن نوشته بود:" انجام بده" آن شخص تصميم مىگرفت و در پى انجام آن كار مىرفت، و اگر نوشته بود:" انجام مده" از آن كار صرفنظر مىكرد، و اگر چيزى بر آن نوشته نبود بار ديگر فال مىگرفت، و اين عمل را اينقدر تكرار ميكرد تا يكى از آن چوبهها كه نوشته داشت بيرون آيد، اين عمل را استقسام مىگفتهاند، و وجه تسميهاش به اين اسم اين بوده كه با اين عمل به خيال خود قسمت و سهم خود را از روزى و خيرات طلب مىكردهاند.