ترجمه تفسیر المیزان جلد 6
لطفا منتظر باشید ...
" لَيَبْلُوَنَّكُمُ اللَّهُ بِشَيْءٍ مِنَ الصَّيْدِ تَنالُهُ أَيْدِيكُمْ" (جوجه و تخم)" و رماحكم" (مادران آنها) «1».مؤلف: همين روايت را شيخ در تهذيب از حريز از آن جناب با اكتفاى به قسمت اخير آن نقل كرده است. «2»و در تهذيب به سند خود از ابن ابى عمير از حماد از حلبى از امام ابى عبد اللَّه (ع) نقل كرده كه فرمود: محرم وقتى صيدى را بكشد جزايى به گردنش مىآيد كه بايد آن را به مسكينان تصدق دهد، و اما اگر بار دوم چنين كند كفارهاى بر او نيست، و خداوند از او انتقام مىستاند، و مقصود از انتقام همان نقمت و عذاب آخرت است «3».و نيز در تهذيب از كلينى از ابن ابى عمير از بعضى از اصحابش از امام ابى عبد اللَّه (ع) نقل كرده كه فرمود: اگر محرم اشتباها صيدى را بكشد بر او كفاره است، و اگر براى بار دوم عمدا چنين كند ديگر كفاره ندارد، و ليكن اين چنين شخص از كسانى است كه خدا از آنها انتقام مىستاند «4».و نيز در تهذيب از ابن ابى عمير از معاوية بن عمار نقل مىكند كه گفت: خدمت امام ابى عبد اللَّه (ع) عرض كردم محرمى صيدى را شكار كرد تكليفش چيست؟ فرمود كفاره بايد بدهد، عرض كردم: اگر تكرار كرد چطور؟ فرمود هر دفعه كه تكرار كند كفاره دارد «5».مؤلف: روايات همانطورى كه مىبينيد مختلف و متعارضند، و لذا مرحوم شيخ طوسى در مقام جمع آنها بر آمده و فرموده: مراد از آن رواياتى كه براى بار دوم كفاره را واجب ندانسته صورت عمد است، و مراد از روايات ديگر در صورت نسيان است، كه هر چند دفعه تكرار شود كفاره واجب مىشود.و نيز در تهذيب به سند خود از زراره از امام ابى جعفر (ع) در باره قول خداى تعالى كه فرموده:" يَحْكُمُ بِهِ ذَوا عَدْلٍ مِنْكُمْ" نقل كرده كه فرموده: مراد از" عدل" رسول اللَّه و امامان بعد از اوست، هر حكمى از احكام كه بدانى از رسول اللَّه (ص) و ائمه بعد از او صدور يافته، ديگر لازم نيست در مقام پرسش از آن برآيى. «6»مؤلف: و در اين معنا تعداد زيادى از روايات وارد شده، كه در بعضى از آنها دارد: من