ترجمه تفسیر المیزان جلد 6
لطفا منتظر باشید ...
شترانى بوده كه خود بدست خود به سبب نذر آن را- مانند بحيره- از كار معاف مىكردهاند، مثلا نذر مىكردند: اگر مسافرم بسلامت برگردد و يا مريضم بهبودى حاصل كند فلان ماده شترم سائبه باشد، يعنى مانند بحيره از آن انتفاع نبرم، و او را از هيچ آب و علفى باز ندارم.و از ابن عباس و ابن مسعود نقل مىكند كه گفتهاند: سائبه شترانى بودهاند كه در راه خشنودى و جلب رضايت بتها و بمنظور تقرب به آنها آزاد مىشدهاند، و سائبه و هر چيز ديگرى كه براى بت نذر مىشده آن را به خدام بتكده مىدادهاند، آنها نيز شير آن شتران و ساير منافع نذورات را به مصرف ابن السبيلها و ساير فقرا مىرسانيدند.و از محمد بن اسحاق نقل مىكند كه گفته است: سائبه ماده شترى را مىگفتهاند كه ده شكم پى در پى ماده شتر بياورد، چنين شترى محترم مىشده ديگر بر پشتش سوار نمىشدند و اگر كشته مىشد كرك و پشمش را از پوستش نمىكندند و اگر زنده مىماند از شيرش جز مهمانان كسى نمىنوشيد و هر چه هم بعد از آن مىزائيد اگر ماده بود گوشش را پاره كرده و همراه مادرش آزادش مىكردند، مادر را سائبه و اين بچه را بحيره مىگفتهاند «1».و اما" وصيله": در مجمع البيان از زجاج نقل مىكند كه گفته است: وصيله از جنس گوسفند است نه شتر، رسم مردم جاهليت چنان بود كه هر گاه گوسفندى بره ماده مىزاييد آن را نگه مىداشتند و اگر نر مىزاييد آن را وقف براى بتهاى خود مىكردند. و هر گاه دوقلو ميزاييد و يكى از آن دو نر و ديگرى ماده بود ديگر بره نر را براى بتها قربانى نمىكردند و مىگفتند بره ماده به برادرش متصل است و هر دو را براى خود نگه مىداشتند.و از ابن مسعود و مقاتل نقل مىكند كه در معناى وصيله گفتهاند: در عرب رسم چنان بود كه اگر بزى هفت شكم ميزاييد و هفتميش بز نر بود آن را در راه خدايان خود مىكشتند و گوشتش را تنها براى مردان حلال مىدانستند و اگر بز ماده بود آن را قاطى گوسفندان نموده و ذبح نمىكردند، و اما اگر شكم هفتم دوقلو، يكى نر و يكى ماده مىزاييد مىگفتند: خواهر با برادر خود در احترام وصلت كرد، يعنى آن را نيز نبايد كشت، و بايد حرمتش را نگه داشته و منافعش را از شير و غيره اختصاص به مردان داد، و به اعتبار اين وصلت آن را وصيله مىناميدند.و از محمد بن اسحاق نقل مىكند كه در معناى وصيله گفته است: وصيله گوسفندى را مىگفتهاند كه در پنج شكم ده بره ماده بزايد، و در بين، هيچ بره نرى فاصله نشود، و آن را به همين اعتبار كه ده نتاج ماده پى در پى زاييده و نتاج نرى فاصله نشده وصيله مىناميدند، يعنى