ترجمه تفسیر المیزان جلد 6
لطفا منتظر باشید ...
و البته اين ادبى است فردى، و دنبال اين ادب فطرى فردى، ادب اجتماعى را ذكر مىكند، و آن اين است كه مردم جز امت واحدهاى نيستند، و براى آنها جز يك پروردگار نيست، پس بايد همه در ترس از او و پرهيز از عقابش اجتماع كنند و به اين وسيله اختلاف و تفرقه را به ميان خود راه ندهند. وقتى آن ادب فردى و اين ادب اجتماعى دست به دست هم داد مجتمع واحد و بدون سر و صدايى در بشر تشكيل مىشود و همه با كلمه واحد، پروردگار واحدى را مىپرستند و مبناى فرد فردشان ادب الهى مىشود، در نتيجه از كارهاى زشت پرهيز مىكنند و سرانجام بر اريكه سعادت قرار خواهند گرفت. اين ادب فردى و اجتماعى را يك آيه ديگر از آيات قرآن متضمن آن است:" شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ ما وَصَّى بِهِ نُوحاً وَ الَّذِي أَوْحَيْنا إِلَيْكَ وَ ما وَصَّيْنا بِهِ إِبْراهِيمَ وَ مُوسى وَ عِيسى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَ لا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ" «1» زيرا اين يك آيه هم ادب فردى يعنى ادب نسبت به پروردگار را كه اقامه دين است ذكر كرده، و هم ادب اجتماعى يعنى ادب نسبت به مردم را و آن متفرق نشدن است.در جاى ديگر اين دو از هم جدا ذكر شده، در آيه" وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا نُوحِي إِلَيْهِ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ" «2» تنها ادب بالنسبه به پروردگار يعنى توحيد او و انجام دادن عبادت بر مبناى توحيد ذكر شده، و در آيات:" وَ قالُوا ما لِهذَا الرَّسُولِ يَأْكُلُ الطَّعامَ وَ يَمْشِي فِي الْأَسْواقِ لَوْ لا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مَلَكٌ فَيَكُونَ مَعَهُ نَذِيراً. أَوْ يُلْقى إِلَيْهِ كَنْزٌ أَوْ تَكُونُ لَهُ جَنَّةٌ يَأْكُلُ مِنْها" تا آنجا كه مىفرمايد:" وَ ما أَرْسَلْنا قَبْلَكَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا إِنَّهُمْ لَيَأْكُلُونَ الطَّعامَ وَ يَمْشُونَ فِي الْأَسْواقِ" «3» تنها سيره انبيا و ادب الهى آنها را نسبت به مردم بيان فرموده و آن عبارت بوده از آميزششان با مردم و ترك تحجب و اختصاص و امتياز در بين آنان.و همه اينها چيزهايى است كه فطرت انسان هم از آن بيزار است.