ترجمه تفسیر المیزان جلد 6
لطفا منتظر باشید ...
آوردن دلهايشان به كنيههايشان مىخواند، و اگر هم كسى كنيه نداشت خودش براى او كنيه مىگذاشت. مردم هم او را به كنيهاى كه آن جناب برايش گذاشته بود صدا مىزدند. و هم چنين زنان اولاد دار و بى اولاد و حتى بچهها را كنيه مىگذاشت و بدين وسيله دلهايشان را به دست مىآورد. «1»39- و نيز در آن كتاب است كه رسول خدا (ص) را رسم اين بود كه هر كه بر او وارد مىشد تشك خود را زيرش مىگسترانيد و اگر شخص وارد مىخواست قبول نكند اصرار مىكرد تا بپذيرد. «2»40- و در كافى به اسناد خود از عجلان نقل كرده كه گفت: من در حضور حضرت صادق (ع) بودم كه سائلى به در خانهاش آمد، آن حضرت برخاست و از ظرفى كه در آن خرما بود هر دو دست خود را پر كرده و به فقير داد، چيزى نگذشت سائل ديگرى آمد، و آن جناب برخاست و مشتى خرما به او داد، سپس سائل سومى آمد حضرت برخاست و مشتى خرما نيز به او داد، باز هم چيزى نگذشت سائل چهارمى آمد، اين بار حضرت برخاست و به مرد سائل فرمود: خدا ما و شما را روزى دهد؟ آن گاه به من فرمود: رسول خدا (ص) چنين بود كه احدى از او از مال دنيا چيزى درخواست نمىكرد مگر اينكه آن حضرت ميدادش، تا اينكه روزى زنى پسرى را كه داشت نزد آن حضرت فرستاد و گفت از رسول خدا چيزى بخواه اگر در جوابت فرمود چيزى در دست ما نيست بگو پس پيراهنت را به من ده، امام صادق (ع) فرمود: رسول خدا (ص) پيراهن خود را در آورد و جلوى پسر انداخت (در نسخه ديگرى دارد پيراهن خود را كند و به او داد) خداى تعالى با آيه:" لا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلى عُنُقِكَ وَ لا تَبْسُطْها كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَحْسُوراً- دست خود را بسته بگردن خود مكن، و آن را بكلى هم باز مكن تا اين چنين ملامت شده و تهى دست شوى"، آن جناب را تاديب كرده به ميانه روى در انفاق. «3».41- و نيز در آن كتاب به سند خود از جابر از ابى جعفر (ع) روايت كرده كه فرمود: رسول خدا (ص) هديه را قبول مىكرد و ليكن صدقه نمىخورد. «4»42- و نيز در آن كتاب از موسى بن عمران بن بزيع نقل كرده كه گفت: به حضرت