ترجمه تفسیر المیزان جلد 6
لطفا منتظر باشید ...
(ص) مىفرمود على دارد با" سحاب" مىآيد.هميشه لباس را از طرف راست مىپوشيد و مىگفت:" الحمد للَّه الذى كسانى ما اوارى به عورتى و اتجمل به فى الناس- حمد خدايى را كه مرا به چيزى كه عورتم را به آن پنهان كنم و خود را در بين مردم به آن زينت دهم پوشانيد" و وقتى لباسى از تن خود بيرون مىكرد از طرف چپ آن را از تن خارج مىنمود، و هر وقت لباسى نو مىپوشيد، لباس كهنهاش را به فقيرى مىداد و مىگفت: هيچ مسلمانى نيست كه با لباس كهنه خود مسلمانى را بپوشاند و جز براى خدا نپوشاند مگر اينكه آنچه را كه از او پوشانيده از خودش در ضمانت خدا و حرز و خير او خواهد درآمد، هم در دنيا و هم در آخرت.و آن حضرت زيراندازى از پوست داشت كه بار آن از ليف خرما بود، و در حدود دو ذراع طول و يك ذراع و يك وجب عرض داشت، و عبايى داشت كه آن را هر جا كه مىخواست بنشيند دو تا كرده و زيرش مىگسترانيدند، و غالبا روى حصير مىخوابيد.و از عادت آن جناب يكى اين بود كه براى حيوانات و همچنين اسلحه و اثاث خود اسم- مىگذاشت، اسم پرچمش" عقاب" و اسم شمشيرى كه با آن در جنگها شركت مىفرمود" ذو الفقار" بود، شمشير ديگرش" مخذم" و ديگرى" رسوب" و يكى ديگر" قضيب" بود، و قبضه شمشيرش به نقره آراسته بود، و كمربندى كه غالبا مىبست از چرم و سه حلقه نقره بان آويزان بود، اسم كمان او" كتوم" و اسم جعبه تيرش" كافور" و اسم ناقهاش" عضباء" و اسم استرش" دلدل" و اسم دراز گوشش" يعفور" و اسم گوسفندى كه از شيرش مىآشاميد" عينه" بود، آفتابهاى از سفال داشت كه با آن وضو مىگرفت و از آن مىآشاميد و مردم چون مىدانستند كه آفتابه آن جناب مخصوص وضو و آشاميدنش است از اين رو كودكان را به عنوان تيمن و تبرك مىفرستادند تا از آن آفتابه بياشامند و از آب آن به صورت و بدن خود بمالند، بچهها هم بدون پروا از آن جناب چنين مىكردند. «1»74- و در جعفريات از جعفر بن محمد از آباى گرامش از على (ع) روايت كرده كه فرمود: رسول خدا (ص) از شب كلاههايى بسر مىگذاشت كه با دوخت خط خط شده بود تا آنجا كه فرمود: براى آن حضرت زرهى بود كه به آن مىگفتند ذات الفضول و سه حلقه از نقره داشت يكى از جلو و دو تا از عقب، الى آخر. «2»