ترجمه تفسیر المیزان جلد 6
لطفا منتظر باشید ...
مؤلف: اين دو روايت- همانطورى كه مىبينيد- دلالت دارند بر اينكه نزول آيه قبل از هجرت بوده و چون قبل از نزول آيه حراست مىشده و مدتى بعد از آن، نگهبانان را ترك گفته، معلوم مىشود كه اين آيه در اواسط مدت اقامتش در مكه نازل شده است، و نيز دلالت دارند بر اينكه رسول اللَّه (ص) مدتى تبليغ مىكرده، و از جهت اذيت و تكذيب دشمن كار بر آن جناب سخت شده، به حدى كه بر جان خود ترسيده، و ناگزير مدتى دست از تبليغ كشيده و دو باره از طرف پروردگار مامور تبليغ شده و خداى تعالى هم او را تهديد كرده، و هم به نگهدارى و حفاظت خود او را نويد داده، و از اين رو دو باره به كار سابق خود پرداخته است، اين مطلبى است كه از آن دو روايت استفاده مىشود. و ليكن جلالت قدر رسول اللَّه (ص) بيش از اين است كه ترك تبليغ كند و يا بر جان خود بترسد، و اين خود شاهد بر ضعف اين روايات است.و در" در المنثور" و فتح القدير نقل شده است كه عبد بن حميد و ترمذى و ابن جرير و ابن منذر و ابن ابى حاتم و ابو الشيخ و حاكم و ابن مردويه و ابو نعيم و بيهقى نقل مىكنند از دلائل از عايشه كه گفت: رسول اللَّه (ص) همواره بوسيله اشخاصى حراست مىشد تا آنكه آيه" وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ" نازل شد، و لذا سر از قبه بيرون آورده و فرمود:ايها الناس! در پى كار خود رويد كه خداى تعالى مرا از هر گزندى حفظ فرمود. «1»مؤلف: اين روايت- همانطورى كه مىبينيد- ظاهر است در اينكه آيه در مدينه نازل شده است.و در تفسير طبرى از ابن عباس نقل مىكند كه در تفسير آيه" وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ" گفته است: يعنى اگر كتمان كنى يكى از آياتى را كه به تو نازل شده است، رسالت خدا را تبليغ نكردهاى. «2»مؤلف: اگر مراد از اين كلام يك آيه و يك حكم معينى باشد از احكامى كه به آن جناب نازل شده، براى روايت وجه صحيحى خواهد بود و گرنه اگر مراد تهديد باشد نسبت به هر آيه و حكمى كه فرض شود، معناى صحيحى براى روايت نمىتوان يافت، زيرا سابقا گفتيم كه مضمون آيه با يك چنين فرضى تطبيق ندارد.