و اگر خداوند مي خواست (همه به اجبار ايمان مي آوردند و) شرك نمي ورزيدند (ولي سنّت الهي چنين نيست ) و ما تورا بر آنان نگهبان قرار نداديم و تو وكيل (ايمان آوردن ) آنان نيستي .
نكته ها:
مشيّت و خواست خداوند دو گونه است : خواست تشريعي و خواست تكويني . خداوند از نظر تشريعي ، هدايت همه ي مردم را خواسته است و لذا پيامبران و كتب آسماني را فرستاده است ، امّا از نظر تكويني خواسته است كه مردم بر اساس اراده و اختيار خود، راه را انتخاب كنند، نه آنكه مجبور به پذيرش دين باشند.
پيام ها:
1- اراده وخواست خداوند، تخلّف ندارد. (لو شاءالله ما اشركوا)2- مشيّت و اراده الهي بر آزاد گذاشتن انسان هاست و وجود مشركين ، نشانه اي از اين آزادي است . (ولو شاء الله ما اشركوا)3- پيامبران الهي ، مربّي و معلّم مردمند نه زندانباناني كه با زور و تحميل ، دستور دهند. (ما جعلناك عليهم حفيظا) 4- پيامبر، نه مسئول دفع بلا از مشركان و نه مسئول جلب منفعت براي آنان است . (ما جعلناك عليهم حفيظا و ما انت عليهم بوكيل )5- انبيا ضامن وظيفه اند نه نتيجه . با آن همه تلاش ، گروه بسياري مشرك ماندند. (و ما أنت عليهم بوكيل )6- پيامبر، براي هدايت مردم سوز و گداز داشت . (و ما أنت عليهم بوكيل )