آيه: 159 إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُواْ دِينَهُمْ وَكَانُواْ شِيَعًا لَّسْتَ مِنْهُمْ فِي شَيْءٍ إِنَّمَا أَمْرُهُمْ إِلَى اللّهِ ثُمَّ يُنَبِّئُهُم بِمَا كَانُواْ يَفْعَلُونَ
ترجمه:
(اي پيامبر!) تو را با كساني كه دين خود را پراكنده ساخته و گروه گروه شدند، هيچ گونه ارتباطي نيست . (تو مسئول آنان نيستي و) سرنوشت كارشان تنها با خداست ، آنگاه او آنان را به عملكردشان آگاه خواهد كرد.نكته ها:
تفرقه افكني در دين ، يعني بدعت گذاري و تفسير دين به رأي خود كه در قرآن و حديث ، شديدترين تعبيرات ، درباره اين گونه كسان آمده است . به برخي از اين نمونه ها توجّه كنيد:.قرآن مي گويد: واي بر آنان كه با دست خود مطلبي مي نويسند، سپس مي گويند: اين از طرف خداوند است . (519) .علي (ع) مي فرمايد: هرگاه بدعتي آيد، سنّتي مي رود. (520) و يكي از وظايف انبيا و علما، بدعت زدايي و جلوگيري از تحريف هاست . (521) .در روايات آمده است : توبه ي صاحب بدعت ، پذيرفته نمي شود. (522) .خداوند، هيچ عملي را از بدعتگذار قبول نمي كند. (523) .كسي كه به بدعتگذار احترام گذارد يا لبخندي بزند، در فروپاشي دين گام برداشته است .رسول خدا (ص ) فرمود: هرگاه در ميان امّتم اختلاف شد، هر كس طبق سنّت و گفته من عمل كند و سراغ راه و روش ديگران نرود، پاداش صد شهيد خواهد داشت . (524) .در قرآن ، بارها از يهود، به خاطر تحريف هايي كه علمايشان در دين پديد آوردند انتقاد شده است . درباره حضرت موسي (ع) هم مي خوانيم : وقتي از كوه طور برگشت و انحراف و گوساله پرستي قوم خود را ديد، از فرط ناراحتي الواح تورات را بر زمين افكند و ريش برادرش را كه جانشين او بود گرفت و گفت : چرا امّتم منحرف شدند? هارون در پاسخ گفت : ترسيدم اگر براي جلوگيري از انحرافشان شدّت عمل به خرج دهم ، مردم متفرّق شوند و تو بگويي چرا مردم فرقه فرقه شدند (تفرقه اي كه با بازگشت تو هم قابل اصلاح نباشد).اين آيات و روايات ، مسئوليّت سنگين دين شناسان را در حفظ اصالت مكتب و مقابله با انحرافات فكري ، در عين حفظ وحدت اجتماعي امّت ، بيان مي كند.پيام ها:
1- ميان معارف ديني تفاوتي نيست ، بايد به همه ايمان داشت و عمل كرد، نه فقط بعضي . (ان ّالّلذين فرّقوا دينهم )2- از عوامل تفرقه و جدايي ، تغيير و تحريف در مكتب است . (ان ّالّلذين فرّقوا دينهم و كانوا شيعا)3- با آنان كه مجموعه ي مكتب اسلام را قبول ندارند، نبايد همكاري كرد آنان از امّت محمّد محسوب نخواهند شد. (لست منهم في شي ء ) آنان مورد تهديد خداوند هستند. (انّما امرهم الي الله )4- تفرقه افكني در دين ، نوعي شرك است . (فرّقوا دينهم ... لست منهم في شي ء ) در آيات 32 و 33 روم آمده است . (ولا تكونوا من المشركين . من الّذين فرّقوا دينهم ) از مشركين نباشيد همان كساني كه در دين خود تفرقه به وجود آوردند.519-بقره ، 79
520-بحار، ج 2، ص 264
521-الحياه، ج 2، ص 344
522-بحار، ج 72، ص 216
523-كنزالعمّال ، حديث 1115
524-بحار، ج 2، ص 262