ترجمه تفسیر المیزان جلد 10

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 10

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و در نتيجه هيچ تصرفى در آن نمى‏توان كرد مگر به اذن او، پس اگر غير از خداى تعالى كسى تصرف در چيزى كرد تصرف او فقط مستند به اراده خداى تعالى است و به هيچ مقتضى ديگر و خارجى‏اى مستند نيست، يعنى هيچ مقتضى ديگرى كه خارج از ذات مقدس او باشد نمى‏تواند در ذات و اراده او تصرف و از اراده و فعل او جلوگيرى نمايد. پس، خداى تعالى آنچه مى‏كند از جانب خود مى‏كند، نه اينكه مقتضايى از خارج ذاتش و يا مانعى از خارج در كار او ارتباط و دخالت داشته باشد. پس، هر گاه خداى سبحان اراده‏اى كند آن را به كرسى مى‏نشاند و انجام مى‏دهد، بدون اينكه مددكارى او را كمك كند و يا مانعى از كارش و انفاذ اراده‏اش جلوگيرى كند، و چون وعده‏اى دهد وعده‏اش حق است و تخلف ندارد، و هيچ منصرف كننده‏اى نيست كه او را وادار سازد به اينكه وعده‏اش را تغيير دهد.

پس، اگر با نظرى دقيق در ملك مطلق و حقيقى خداى تعالى نظر كنيم به اين حقيقت هدايت مى‏شويم و علم پيدا مى‏كنيم كه وعده خداى تعالى وعده حق است، يعنى آميخته با باطل نيست، اما چه بايد كرد كه اكثر مردم- يعنى عوام الناس- اين نظر دقيق را ندارند و در نتيجه از درك آن عاجزند، و يا اگر توانايى درك آن را دارند به فهم ساده و عوامانه خود اكتفاء نموده. و به آن علاقه ورزيده، حاضر نمى‏شوند از آن دست بردارند، در نتيجه اين اكثريت، ملك خداى تعالى را به ملك و سلطنت پادشاهان و انسانهايى كه بر ساير انسانها سرورى و استكبار دارند قياس نموده، فكر مى‏كنند كه خداى تعالى نيز مانند يك پادشاه داراى سلطنت و قدرت و ساير چيزهايى است كه ديگران در باره‏اش سر و دست مى‏شكنند.

و او را داراى قدرت مطلقه‏اى مى‏دانند كه هر كارى بخواهد مى‏تواند بكند و هر حكمى بخواهد مى‏تواند براند در عين حال گاه مى‏شود كه آنچه مى‏خواهد واقع نمى‏شود و يا وعده‏اى كه مى‏دهد عملى نمى‏گردد، چون مصلحت خود و يا ديگران را در وفاى به آن وعده نمى‏يابد، و يا مانع ديگرى او را از وفاى به وعده‏اش باز مى‏دارد. آن گاه ملك و سلطنت خداى تعالى را به چنين سلطنتى قياس نموده مى‏پندارند كه خداى تعالى هم ممكن است در اهدافى كه دارد به موانعى برخورد نموده آنچه مى‏خواهد واقع شود واقع نشود، و آنچه وعده داده به موانعى برخورد كند و نتواند به آن وفا كند.
علاوه بر اين خيال مى‏كنند وعده الهى هم مانند وعده انسانها از مقوله گفتار است كه گاهى با خارج منطبق مى‏شود و گاهى نمى‏شود.

/ 573