ترجمه تفسیر المیزان جلد 10
لطفا منتظر باشید ...
عرضه داشتم: فدايت شوم در آن هنگام چه مىبيند؟ فرمود: رسول خدا (ص) را مىبيند، و آن جناب خود را براى او معرفى مىكند كه من رسول اللَّه هستم، بشارت باد به تو! آن گاه فرمود: سپس على بن ابى طالب را مىبيند، آن جناب نيز خود را معرفى مىكند كه من على بن ابى طالبم، همان كسى كه تو دوستش مىداشتى، و ما امروز به تو سود خواهيم رسانيد.عقبه مىگويد: به آن جناب عرض كردم: هيچ ممكن هست كسى در دم مرگ آن صحنهها را ببيند و دوباره به دنيا برگردد؟ فرمود: همين كه اين صحنه را ببيند براى ابد مرده است" و اعظم ذلك"، آن گاه فرمود: اين مطلب در قرآن كريم آمده آنجا كه خداى عز و جل فرموده:" الَّذِينَ آمَنُوا وَ كانُوا يَتَّقُونَ لَهُمُ الْبُشْرى فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ فِي الْآخِرَةِ لا تَبْدِيلَ لِكَلِماتِ اللَّهِ" «1».مؤلف: اين معنا به طرق بسيارى ديگر از ائمه اهل بيت (ع) روايت شده.و اينكه در روايت بالا فرمود:" و اعظم ذلك"، معنايش اينست كه آنچه مىبيند به نظرش سخت عظيم مىآيد. و در اين حديث جمله" الَّذِينَ آمَنُوا وَ كانُوا يَتَّقُونَ" را كلامى مستقل گرفته و به تفسيرش پرداخته، هم چنان كه همين كار را حديث الدر المنثور «2» از جابر بن عبد اللَّه از رسول خدا (ص) نقل كرده، با اينكه از ظاهر سياق بر مىآيد كه آيه شريفه كلامى مستقل نيست، بلكه مفسر و بيانگر آيه قبل است كه فرمود:" أَلا إِنَّ أَوْلِياءَ اللَّهِ ..." و همين خود مؤيد مطلبى است كه ما در بعضى از مباحث گذشته گفتيم كه از تركيبات كلام الهى هر احتمالى كه به ذهن برسد حجتى است كه به آن احتجاج مىشود، هم چنان كه در تفسير آيه" قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ فِي خَوْضِهِمْ يَلْعَبُونَ" «3» گفتيم كه چند جور ممكن است تركيب شود، يكى اينكه از اول تا به آخر يك كلام باشد، دوم اينكه جمله" قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ فِي خَوْضِهِمْ" يك كلام و يك تركيب باشد، سوم اينكه جمله" قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ" تركيبى مستقل باشد، و چهارم اينكه جمله" قُلِ اللَّهُ" تركيبى جداگانه باشد.و در الدر المنثور است كه ابن ابى شيبه، احمد و ترمذى، (وى حديث را صحيح دانسته)، و ابن مردويه از انس روايت كردهاند كه گفت: رسول خدا (ص) فرمود:
رشته رسالت و نبوت قطع شد و بعد از من ديگر نه رسولى خواهد آمد و نه كسى به مقام نبوت خواهد رسيد، و ليكن مبشراتى خواهد بود. اصحاب پرسيدند: يا رسول اللَّه! مبشرات چيست؟
(1) كافى- تفسير برهان، ج 2 ص 189.(2) الدر المنثور، ج 3، ص 312.(3)" سوره انعام، آيه 91".