ترجمه تفسیر المیزان جلد 10

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 10

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آرى، قضاى الهى ممضى و سنتش جريان يافته بر اينكه در نظام عالم بين حق و باطل اصطكاك و برخورد برقرار كند و باطل را بدون درنگ فانى و اثرش را محو
كند و حق را بر همان جلاء و جلوه‏اى كه داشت باقى بگذارد و اين همان معنايى است كه آيه شريفه زير بيانش نموده مى‏فرمايد:" أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَسالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِها فَاحْتَمَلَ السَّيْلُ زَبَداً رابِياً وَ مِمَّا يُوقِدُونَ عَلَيْهِ فِي النَّارِ ابْتِغاءَ حِلْيَةٍ أَوْ مَتاعٍ زَبَدٌ مِثْلُهُ كَذلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَ الْباطِلَ، فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفاءً وَ أَمَّا ما يَنْفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الْأَرْضِ" «1» و ما- ان شاء اللَّه تعالى- در ذيل همين آيه در تفسير سوره رعد بحثى كامل و مفصل در پيرامون اين معنا خواهيم داشت.

و حاصل كلام اينكه: موسى (ع) به اين منظور اين حقيقت را براى فرعونيان بيان كرد كه آنان را بر سنت حقه الهى كه از آن در غفلت بودند واقف سازد، و هم به اين منظور كه دلهاى ساحران را براى درك و دريافت معجزه‏اى كه بزودى ظاهر مى‏سازد آماده كند، تا غلبه معجزه بر سحر و ظهور حق عليه باطل را بهتر بفهمند. و به همين جهت بود كه مى‏بينيم بنا به تفصيلى كه خداى سبحان در موارد ديگرى از كلامش آورده ساحران به محض اينكه معجزه آن جناب را ديدند بدون درنگ ايمان آورده خود را براى سجده در برابر خداى تعالى به زمين افكندند.

" وَ لَوْ كَرِهَ الْمُجْرِمُونَ"- خداى تعالى در بين اوصاف فرعونيان تنها صفت مجرم بودنشان را يادآور شده و اين بدان جهت است كه در اين ماده معناى قطع كردن هست، پس گويا خواسته است بفهماند كه فرعونيان راه حق را به روى خود قطع كرده‏اند، و بنيان خود را بر اين اساس نهاده‏اند، و نتيجه اين وضع اين شده كه از ظهور حق كراهت داشته باشند. و به همين جهت است كه خداى تعالى وقتى كراهت از ظهور حق را به آنان نسبت مى‏دهد به دنبالش در جمله مورد بحث مى‏فهماند علت كراهتشان اينست كه مجرمند، و در همين معنا جمله" فَاسْتَكْبَرُوا وَ كانُوا قَوْماً مُجْرِمِينَ" است كه در اول اين آيات قرار داشت.

" فَما آمَنَ لِمُوسى‏ إِلَّا ذُرِّيَّةٌ مِنْ قَوْمِهِ عَلى‏ خَوْفٍ مِنْ فِرْعَوْنَ وَ مَلَائِهِمْ ..."

بعضى از مفسرين «2» گفته‏اند ضمير در كلمه" قومه" به فرعون برمى‏گردد، و معناى آيه اينست كه: فرعونيان به موسى ايمان نياوردند مگر ذريه‏اى از قوم فرعون، و آن ذريه‏اى كه از قوم‏
فرعون ايمان آوردند مادرانشان از بنى اسرائيل و پدرانشان از نژاد قبطى بودند، و ذريه نامبرده راه مادران را پيش گرفته به موسى ايمان آوردند.


(1) خدا از آسمان آبى نازل كرد كه در هر رودى به قدر وسعت و ظرفيتش سيل آب جارى شد و بر روى سيل كفى برآمد، چنانچه فلزاتى را نيز كه براى تجمل و زينت يا براى اثاث و ظروف در آتش ذوب كنند مثل آب كفى بر آورد، خدا به مثل اين براى حق، و باطل مثل مى‏زند كه آن كف به زودى نابود مى‏شود و اما آن آب و فلز كه به خير و منفعت مردم است در زمين باقى مى‏ماند." سوره رعد، آيه 17".

(2) مجمع البيان، ج 3، جزء 11، ص 83.

/ 573