" مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ"- كلمه" حكيم" يكى از اسماى حسناى الهى و از صفات فعل او است كه از محكم كارى او در صنع عالم خبر مىدهد. و همچنين است نام" خبير" كه دلالت مىكند بر اينكه خداى تعالى به جزئيات احوال موجودات و امور هستى و مصالح آنها با خبر است، و اگر احكام آيات و تفصيل آنها را به حكيم بودن خدا و خبير بودنش نسبت داده به خاطر مناسبتى است كه بين آن دو وجود دارد." أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ إِنَّنِي لَكُمْ مِنْهُ نَذِيرٌ وَ بَشِيرٌ وَ أَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ" اين آيه و آيه بعدش مضمون آيه اول را كه مىفرمود:" كِتابٌ أُحْكِمَتْ آياتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ" را تفسير مىكند. اين آيه مىفرمود: قرآن كتابى است از ناحيه خداى تعالى كه آياتش محكم و در عين حال مفصل است، لذا عنايت در تفسير آن متوجه روشنگرى همين جهات واقع شد.
و ما مىدانيم كتابى كه خداى تعالى از ناحيه خودش به رسولش نازل كرده تا رسول گرامىاش آن را بر مردم بخواند و به آنان ابلاغ كند، هم از يك سو خطابش متوجه شخص
رسول است و هم از سوى ديگر خطاب با وساطت رسول متوجه عموم مردم است.
(1) تفسير المنار، ج 12، ص 6.(2) مثل آن دو گروه چون كور و كر و بينا و شنواست." سوره هود، آيه 24"