ترجمه تفسیر المیزان جلد 10

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 10

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و اين از سخيف‏ترين تفسيرهايى است كه براى جمله مورد بحث شده، براى اينكه نه با جمله قبلش مى‏سازد و نه با جمله بعدش، نه با جمله" إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ- او اهل تو نيست" و نه با جمله" فَلا تَسْئَلْنِ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ- چيزى را كه علمى به آن ندارى درخواست مكن" و اين ناسازگارى روشن است و حاجت به توضيح ندارد و اگر چنين معنايى منظور بود حق كلام اين بود كه جمله دوم قبل از جمله اول و متصل به كلام نوح آورده شود، و دنبال جمله" وَ أَنْتَ أَحْكَمُ الْحاكِمِينَ" بفرمايد:" لا تسالن ما ليس لك به علم انه ليس من اهلك".

بيان اينكه نوح (ع) تقاضاى نجات فرزند خود را نكرد و
...

بيان اينكه نوح (ع) تقاضاى نجات فرزند خود را نكرد و نهى:" فَلا تَسْئَلْنِ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ" تسديد الهى بوده كه همواره انبياء (ع) از آن برخوردار، و معصوم از خطا و لغزش بوده‏اند ‏

علاوه بر اين، خواننده محترم توجه فرمود كه گفتيم منظور نوح (ع) تقاضاى نجات فرزند نبود، بلكه صرفا مى‏خواست از حقيقت امر استفسار كند، البته اگر سخن او ادامه مى‏يافت و موج، بين او و فرزندش فاصله نشده بود گفتارش به تقاضا كشيده مى‏شد.
" فَلا تَسْئَلْنِ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ"- همانطور كه گفتيم، گويا كلام نوح (ع) كه گفت:" رَبِّ إِنَّ ابْنِي مِنْ أَهْلِي وَ إِنَّ وَعْدَكَ الْحَقُّ" در مظنه اين بود كه دنبالش و پس از شنيدن جواب مساعد، نجات فرزند خود را تقاضا كند، كه عنايت الهى شامل حالش شد و نگذاشت از روى جهل درخواستى كند.

آرى او اطلاع نداشت كه پسرش اهل او يعنى اهل ايمان نيست ولى تسديد غيبى (توجه خاص الهى) بين او و آن درخواست نپخته و بيجايش حائل شد و نهى" فَلا تَسْئَلْنِ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ" او را دريافت و با آوردن حرف" فاء" بر سر اين نهى، جمله را متفرع بر ما قبل كرد، و چنين معنايى به جمله داد كه:" حال كه او اهل تو نيست به علت اينكه او عملى غير صالح است، و حالا كه تو راهى ندارى به اينكه به ايمان و يا كفر فرزندت علم پيدا كنى، پس زنهار كه به درخواست نجات پسرت مبادرت كنى زيرا اين سؤال چيزى است كه علم به حقيقت آن ندارى".

/ 573