ترجمه تفسیر المیزان جلد 10
لطفا منتظر باشید ...
و نيز اگر منظور از نهى اين بود كه نوح (ع) جهالتى را كه يك بار كرده تكرار نكند، جا داشت تصريح كند به اينكه ديگر اين كار را تكرار مكن، نه اينكه از اصل آن كار نهى كند، هم چنان كه مىبينيم در جايى كه كسى و يا كسانى كار زشتى را مرتكب شدهاند، وقتى از آن كار نهى مىكند مىفرمايد بار ديگر چنين كار را مكنيد. به آيه زير توجه فرماييد: " إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِكُمْ وَ تَقُولُونَ بِأَفْواهِكُمْ ما لَيْسَ لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ ... يَعِظُكُمُ اللَّهُ أَنْ تَعُودُوا لِمِثْلِهِ أَبَداً" «1»." قالَ رَبِّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ أَنْ أَسْئَلَكَ ما لَيْسَ لِي بِهِ عِلْمٌ وَ إِلَّا تَغْفِرْ لِي وَ تَرْحَمْنِي أَكُنْ مِنَ الْخاسِرِينَ" بعد از آنكه نوح (ع) فهميد كه سؤال او سؤالى بوده كه اگر ادامه مىيافته طبيعتا منجر به درخواستى مىشده كه از واقعيت آن خبر نداشته و در نتيجه از جاهلان مىشده، و نيز به دست آورد كه عنايت خداى تعالى بين او و هلاكت حايل شده، لذا از در شكرگزارى به خدا پناه برده، و از او از چنان سؤال خسران آورى طلب مغفرت و رحمت كرده و عرضه داشته است." رَبِّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ أَنْ أَسْئَلَكَ ما لَيْسَ لِي بِهِ عِلْمٌ" و اما استعاذه از عملى كه هنوز واقع نشده و پناه بردن به خدا از امور مهلكه و معاصى ساقط كنندهاى كه هنوز مرتكب نشده چه معنايى دارد؟ جوابش همان جوابى است كه از سؤال قبلى داديم، كه نهى از گناهى كه هنوز واقع نشده چه معنا دارد. در سابق نيز در اين باره بحث كرديم، و اين اختصاصى به داستان نوح ندارد و خداى تعالى در قرآن كريم مكرر رسول گرامى خود را دستور داده به اينكه از شر شيطان به خدا پناه ببرد، با اينكه شيطان راهى به آن جناب نداشته، از آن جمله فرموده: " قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ ... مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنَّاسِ الَّذِي يُوَسْوِسُ فِي صُدُورِ النَّاسِ" «2» و نيز فرموده:" وَ أَعُوذُ بِكَ رَبِّ أَنْ يَحْضُرُونِ" «3» با اينكه وحى الهى مصون از دستبرد شيطانها است به شهادت كلام خداى تعالى كه فرموده: " عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى غَيْبِهِ أَحَداً إِلَّا مَنِ ارْتَضى مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَداً لِيَعْلَمَ أَنْ قَدْ أَبْلَغُوا رِسالاتِ رَبِّهِمْ" «4».
(1) شما آن را به زبان مىپذيريد و به زبانهاى خود چيزهايى مىگوييد كه عملى بدان نداريد ...خداى تعالى شما را زنهار مىدهد از اينكه ديگر بار مثل چنين كارى را مرتكب شويد." سوره نور، آيه 17"(2) بگو من پناه مىبرم به پروردگار بشر ... از شر وسواس خناسى كه در دل بشر وسوسه مىكند." سوره ناس، آيات 1- 5"(3) و پناه مىبرم به تو از اينكه شيطانها به سراغم آيند." سوره مؤمنون، آيه 98"(4) او داناى غيب است كه احدى را به غيب خود آگاه نمىكند مگر رسولى را كه خود پسنديده باشد، پس به درستى كه خداى تعالى فرشتگانى را از پيش رو و پشت سر آن رسول در كمين مىگذارد تا معلوم كند كه رسالت پروردگارش را ابلاغ كرد يا نه." سوره جن، آيه 26 و 27"