ترجمه تفسیر المیزان جلد 10
لطفا منتظر باشید ...
5- مساله قوس قزحى كه تورات آن را وسيله ياد آورى خدا ذكر كرده، و مساله فرستادن كلاغ و كبوتر كه به عنوان خبرگيرى از فروكش شدن آب آورده، و نيز خصوصياتى كه براى
كشتى ذكر كرده، از عرض و طول و ارتفاع و سه طبقه بودن آن، و مدت طوفان و بلندى آب طوفان و غيره، قرآن كريم از ذكر آنها ساكت است، و بعضى از آنها مطالبى است كه بعيد به نظر مىرسد، نظير مساله قوس قزح، كه خداى تعالى با آن ميثاق ببندد، و امثال اين معانى در قصهسرايىهاى صحابه و تابعين در داستان نوح (ع) زياد است كه بيشتر آن سخنان به جعليات اسرائيلى شبيهتر است.5- در تواريخ و اسطورههاى ساير ملل در باره طوفان چه آمده است؟صاحب المنار در تفسير خود مىگويد در تواريخ امتهاى قديم نيز جسته و گريخته ذكرى از مساله طوفان آمده، بعضى از آن سخنان با مختصر اختلافى مطابق با خبرى است كه در سفر تكوين تورات آمده و بعضى ديگر با مختصر توافقى مخالف آن است.
و از همه اخبار نزديكتر به خبر سفر تكوين، اخبار كلدانيان است، و اينان همان قومى هستند كه حادثه نوح در سرزمينشان رخ داد" برهوشع" و" يوسيفوس" از اين قوم نقل كردهاند كه زمانى كه" زيزستروس" بعد از اينكه پدرش" اوتيرت" از دنيا رفت، در عالم رؤيا ديد كه- به او گفتند- به زودى آبها طغيان مىكند، و تمام افراد بشر غرق مىشوند، و به او دستور دادند كه سفينهاى بسازد تا به وسيله آن خودش و اهل بيت و خواص و دوستانش را از غرق شدن حفظ كند، او نيز چنين كرد، و اين روايت بدين جهت كه طوفان را مخصوص دوران جبارانى دانسته كه فساد را در زمين گسترش دادند و خدا آنان را با عذاب طوفان عقاب كرد، مطابق روايت سفر تكوين است.بعضى از انگليسىها به الواحى از آجر دست يافتند كه در آن اين روايت با حروف ميخى نوشته شده و متعلق به دوره" آشور بانيپال" بود، يعنى حدود ششصد و شصت سال قبل از ميلاد مسيح بوده و خود آن از نوشتهاى متعلق به قرن هفتم قبل از ميلاد نقل شده بود، در نتيجه نمىتواند از سفر تكوين تورات گرفته شده باشد چون قديمىتر از آن بوده است.
يونانيها نيز خبرى از طوفان، روايت كردهاند و اين خبر را افلاطون در كتابش به اين مضمون آورده كه: كاهنان مصرى به" سولون"- حكيم يونانى- گفتند: آسمان، طوفانى در زمين بپا كرد كه وضع زمين را به كلى تغيير داد و چند نوبت و به طرق مختلف بشر روى زمين هلاك گرديد، و اين امر باعث شد كه انسانهاى عصر جديد هيچ اثر و معارفى از آثار انسانهاى
قبل از خود را در دست نداشته باشند" مانيتون" داستان طوفان را آورده و تاريخ آن را بعد از" هرمس اول" كه بعد از" ميناس اول" بوده ذكر كرده است، و به حسب اين نقل نيز، تاريخ طوفان قديمتر از تاريخى است كه تورات براى آنان ذكر كرده.