ترجمه تفسیر المیزان جلد 10

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 10

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و از قدماى يونان روايت شده كه در قديم طوفانى عالم‏گير حادث شد و همه روى زمين را فرا گرفت، تنها" دوكاليون" و همسرش" بيرا" از آن نجات يافتند.
و از قدماى فرس- ايرانيان- نيز روايت شده كه گفته‏اند خدا طوفانى بپا كرد و زمين را كه به دست اهريمن- خداى شرور- مالامال از فساد و شر شده بود غرق كرد، و گفته‏اند كه اين طوفان نخست از داخل تنورى آغاز گرديد، تنورى كه در خانه عجوزه (زول كوفه) واقع بود و اين عجوزه هميشه نان خود را در اين تنور مى‏پخت، و ليكن مجوسيان منكر طوفانى عالم‏گير بوده و گفته‏اند كه طوفان مورد بحث تنها در سرزمين عراق بوده و دامنه‏اش تا به حدود كردستان نيز كشيده شده بود.
قدماى هند نيز وقوع طوفان را ثبت كرده و آن را به شكلى خرافى روايت كرده و هفت بار دانسته‏اند، و در باره آخرين طوفان گفته‏اند:

پادشاه هنديان و همسرش در يك كشتى عظيم كه آن را به امر اللَّه خود" فشنو" ساخته و با ميخ و ليف خرما محكم كرده بود نشستند و از غرق نجات يافتند، و اين كشتى بعد از طوفان و فروكش شدن آب بر كوه" جيمافات"- هيماليا- به زمين نشست. ولى" برهمى‏ها" مانند مجوسيان منكر طوفانى عمومى هستند كه همه سرزمين هند را گرفته باشد، و مساله تعدد وقوع طوفان از ژاپنى‏ها و چينى‏ها و برزيلى‏ها و مكزيكى‏ها، و اقوامى ديگر نيز روايت شده، و همه اين روايات متفقند در اينكه سبب پيدايش اين طوفان ظلم و شرور انسانها بوده، كه خداى تعالى آنان را به اين وسيله عقاب كرده است. «1»

در كتاب" اوستا" كه كتاب مقدس مجوسيان است در نسخه‏اى كه به زبان فرانسه ترجمه و در پاريس چاپ شده آمده است كه" اهورامزدا" به" ايما" (كه به اعتقاد مجوسيان همان جمشيد پادشاه است) وحى كرد كه به زودى طوفانى واقع خواهد شد و همه زمين غرق خواهد گشت، و به او دستور داد تا چهارديوارى بسيار بلندى بسازد بطورى كه هر كس داخل آن قرار بگيرد از غرق شدن محفوظ بماند.


(1) المنار، ج 11، ص 101- 105.

/ 573