(ع) است و معنايش اين است كه اى قوم من! بدانيد كه من از كار دعوتم، از شما مزد و پاداشى نمىخواهم تا مرا متهم كنيد به اينكه دعوت خود را بهانه كرده تا با آن وسيله ما را بدوشد، او فكر منافع خودش است هر چند كه نفعش مايه ضرر ما باشد و در عين حال كارم بدون اجر هم نيست تا بگوييد بيهوده خود را به زحمت افكنده بلكه كارم پاداش دارد و پاداش آن نزد خدايى است كه مرا پديد آورده و از عدم محض ايجاد كرده، آيا باز هم به عقل خود بر نمىگرديد و آن را براى درك گفتار من به كار نمىزنيد تا براى شما معلوم شود كه من در دعوتم خير خواه شما هستم و جز اين هدفى ندارم كه شما را به حق وادار مىكنم؟
معناى اينكه هود (ع) فرمود: استغفار كنيد
...
معناى اينكه هود (ع) فرمود: استغفار كنيد و ايمان بياوريد تا اينكه خداوند" يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً وَ يَزِدْكُمْ قُوَّةً إِلى قُوَّتِكُمْ"
" وَ يا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً ..."در سابق يعنى در اول سوره پيرامون معناى جمله" اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ" بحث كرديم.و جمله" يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً" موقعيت جزاء فعل شرط سابق را دارد چون جمله سابق كه مىفرمايد:" استغفروا ..." هر چند به صورت امر است و ليكن در معناى جمله شرطيه است و مىخواهد بفرمايد:" ان تستغفروا ..." يعنى اگر از خداى تعالى طلب مغفرت كنيد و به سوى او برگرديد او از آسمان براى شما رحمت فراوان مىفرستد. و مراد از كلمه" سماء" ابر آسمان است نه خود آن، و اگر ابر را آسمان خوانده از اين بابت است كه كلمه" سماء" به معناى هر چيزى است كه بالاى سر ما قرار گرفته و بر ما سايه افكنده باشد. بعضى «1» هم گفتهاند:تقدير آيه:" مطر السماء" است و يا مراد از كلمه" سماء"، مطر (باران) است و اين تعبير در استعمال شايع است. و كلمه" مدرارا" مبالغه از مصدر" در- ريزش" است و مورد استعمال اصلى در خصوص شير پستان بود بعدها در مورد باران نيز به عنوان استعاره استعمال شده، چون هر دو، يعنى هم شير و هم باران نفع و فايده دارد پس" ارسال سماء مدرارا" به معناى فرستادن ابرى است كه چون پستان حيوانات، بارانهاى پى در پى و مفيد ببارد بارانى كه زمين به وسيله آن زنده شود و زراعتها و گياهان برويند و باغها و بستانها سبز و خرم گردند." وَ يَزِدْكُمْ قُوَّةً إِلى قُوَّتِكُمْ"- بعضى «2» از مفسرين گفتهاند: مراد از اين زياد كردن قوت، زيادتى در نيروى ايمان بر نيروى بدنها است يعنى اگر چنين كنيد ما نيروى شما را دو چندان مىكنيم يكى نيروى بدن و يكى هم نيروى ايمانتان را چون مردم قوم هود نيروى بدنىداشتند و بدنهايشان قوى و محكم بود اگر ايمان مىآوردند نيروى ايمانشان نيز به نيروى بدنهايشان اضافه مىشد.
(1) مجمع البيان، ج 3، جزء 11، ص 170، تفسير المنار، ج 12، ص 115.(2) تفسير روح المعانى، ج 12، ص 81.