ترجمه تفسیر المیزان جلد 10

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 10

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و اما اينكه چه نكته‏اى اين التفات را ايجاب كرده؟ نكته‏اش نظير همان نكته‏اى است كه قبلا در اول كلام ذكر كرديم، و گفتيم كه در جمله" إِنَّ رُسُلَنا يَكْتُبُونَ ما تَمْكُرُونَ"، خداى تعالى در حالى كه روى سخنش با رسول گرامى‏اش بود بطور ناگهانى براى مردم تجلى كرد، در اين جمله نيز نظير آن نكته باعث اين التفات شده، در آغاز جمله، رسول خدا مردم را مخاطب قرار داده، فرمود:" يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّما بَغْيُكُمْ ..."، و مردم در اين لحظه سرگرم گوش دادن به سخنان آن حضرت بودند، مى‏پنداشتند كه خدا غايب و از نيات آنان و مقاصدى كه در اعمالشان دارند غافل است، ناگهان خداى سبحان بر آنان اشراف نموده مى‏فرمايد:" ثُمَّ إِلَيْنا مَرْجِعُكُمْ"، و با اين التفات اين حقيقت را براى مردم مجسم مى‏سازد كه من در همه احوال شما با شمايم، و به شما احاطه دارم، و مى‏فرمايد: من از خود شما به شما نزديكتر و به اعمالتان آگاه‏ترم، پس هر عملى كه به عنوان طغيان و نيرنگ بر ما انجام دهيد با تقدير ما انجام مى‏دهيد، و آن عمل به دست و قدرت ما صورت مى‏گيرد، پس با اين حال چگونه مى‏توانيد بر ما طغيان كنيد؟ بلكه همين عمل عينا طغيان شما عليه خودتان است، براى اينكه شما را از ما دور مى‏سازد، و آثار سوء آن در نامه اعمالتان نوشته مى‏شود، و به همين دليل بغى و ستم شما عليه خود شما است، و انگيزه شما بر اين طغيانگرى رسيدن به زندگى مادى دنيا و بهره‏ورى چند روزى اندك است، كه در آخر بازگشتتان به سوى ما منتهى مى‏شود، آن وقت به شما خبر مى‏دهيم و در آنجا حقايق اعمالتان را برايتان روشن مى‏سازيم.

در جمله" مَتاعَ الْحَياةِ الدُّنْيا" كلمه" متاع" در قرائت حفص به نقل از عاصم منصوب خوانده شده، و عامل آن كه مقدر است فعل" تتمتعون" مى‏باشد و تقدير كلام:" تتمتعون متاع الحياة الدنيا" است، و در قرائت ساير قراء به رفع خوانده شده، تا خبر باشد براى مبتدايى محذوف، و تقدير كلام" هو متاع الحياة الدنيا" است، و ضمير" هو" به" بغى" بر مى‏گردد.
و بنا بر هر دو قرائت، جمله مورد بحث تا آخر آيه تفصيل اجمالى است كه در جمله" إِنَّما بَغْيُكُمْ عَلى‏ أَنْفُسِكُمْ" بود. و بنا بر اين، جمله مورد بحث مى‏خواهد بيان كند كه چرا بغى آنان عليه خود آنان است، و اين تعليل از قبيل علت آوردن به تفصيل براى اجمال و بيان اجمال به وسيله تفصيل است.

" إِنَّما مَثَلُ الْحَياةِ الدُّنْيا كَماءٍ أَنْزَلْناهُ مِنَ السَّماءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَباتُ الْأَرْضِ ..."

/ 573