معناى جواب قوم لوط (ع) به او، كه گفتند
...
معناى جواب قوم لوط (ع) به او، كه گفتند:" تو مىدانى كه ما، در دختران تو حقى نداريم ..." و وجوهى كه در مورد آن گفته شده است
" قالُوا لَقَدْ عَلِمْتَ ما لَنا فِي بَناتِكَ مِنْ حَقٍّ وَ إِنَّكَ لَتَعْلَمُ ما نُرِيدُ" اين جمله پاسخ قوم لوط است در برابر دعوتى كه آن جناب مىكرد و به آنان مىگفت كه بياييد با دختران من ازدواج كنيد، و حاصل پاسخ آنان اين بوده كه ما حق نداريم با دختران توازدواج كنيم و اينكه تو خود اين را مىدانى و مىدانى كه ما چه مىخواهيم و منظورمان از اين هجوم چيست. بعضى «1» از مفسرين،" حق نداشتن" در كلام آنان را به نداشتن حاجت معنا كرده و گفتهاند: وقتى انسان به چيزى احتياج نداشته باشد گويا حقى هم در آن ندارد. و بنا به گفته اين مفسرين، در كلام مورد بحث نوعى استعاره بكار رفته.بعضى «2» ديگر گفتهاند: حق نداشتن آنان از اين جهت بوده كه آنها نمىخواستهاند با دختران وى ازدواج كنند و معنى گفتارشان اين است كه: ما حق نداريم با دختران تو بياميزيم، براى اينكه آميزش با آنان مستلزم ازدواج است و ما ازدواج نمىكنيم. پس منظورشان از نفى حق نفى سبب حق يعنى ازدواج است.بعضى ديگر گفتهاند: مراد از حق، بهره و نصيب است نه حق قانونى و يا عرفى، و معنى گفتارشان اين است كه ما رغبتى به دختران تو نداريم چون آنها زن هستند و ما اصلا ميلى به جنس زن براى شهوترانى نداريم.و آنچه در اينجا لازم است مورد توجه قرار گيرد اين است كه قوم لوط نگفتند: " ما حقى در دختران تو نداريم" بلكه گفتند:" تو از پيش مىدانستى كه ما حقى در دختران تو نداريم" و بين اين دو عبارت فرقى است روشن چون ظاهر عبارت دوم اين است كه خواستهاند سنت و روش قومى خود را به ياد آن جناب بياورند و بگويند تو از پيش مىدانستى كه ما هرگز متعرض ناموس مردم، آن هم از راه زور و قهر نمىشويم و يا بگويند تو از پيش مىدانستى كه ما اصولا با زنان جمع نمىشويم و جمع شدن با پسران را مباح مىدانيم و با پسران دفع شهوت مىكنيم.لوط (ع) هم همواره آنان را از اين سنت زشت منع مىكرده و مىفرموده:" إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجالَ شَهْوَةً مِنْ دُونِ النِّساءِ" «3» و نيز مىفرموده:" أَ تَأْتُونَ الذُّكْرانَ مِنَ الْعالَمِينَ وَ تَذَرُونَ ما خَلَقَ لَكُمْ رَبُّكُمْ مِنْ أَزْواجِكُمْ" «4» و يا مىفرموده:" أَ إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجالَ وَ تَقْطَعُونَ السَّبِيلَ وَ تَأْتُونَ فِي نادِيكُمُ الْمُنْكَرَ" «5»
(1) تفسير فخر رازى، ج 18، ص 34.(2) مجمع البيان، ج 3، ص 197، چاپ بيروت، به نقل از جبايى و ابن اسحاق.(3)- چه زشت مردمى هستيد شما- كه در دفع شهوت بجاى زنان به سراغ مردان مىرويد." سوره اعراف، آيه 81"(4) از ميان همه مردم جهان شما بر خلاف همه با مردان جمع مىشويد آيا از اين كار شرم نمىكنيد و همسرانى كه پروردگارتان براى شما آفريده وا مىگذاريد؟!" سوره شعراء، آيه 165 و 166"(5) شما به سر وقت مردان مىرويد و راه ادامه نسل را قطع مىكنيد و با كودكان و نونهالان خود عمل زشت انجام مىدهيد؟." سوره عنكبوت، آيه 29"