ترجمه تفسیر المیزان جلد 10

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 10

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

صبح، هنگام طلوع فجر، صيحه آن قوم را فرا گرفت و خداى عز و جل سنگى از گل‏
نشاندار كه نزد پروردگارت براى اسرافگران در گناه آماده شده بر آنان بباريد و شهرهايشان را زير و رو كرد و هر كس از مؤمنين را كه در آن شهرها بود بيرون نمود، البته غير از يك خانواده هيچ مؤمنى در آن شهرها يافت نشد و آن خانواده لوط بود و آن شهرها را آيت و مايه عبرت نسل‏هاى آينده كرد تا كسانى كه از عذاب اليم الهى بيم دارند با ديدن آثار و خرابه‏هاى آن شهرها عبرت بگيرند «1» و در اينكه ايمان و اسلام منحصر در خانواده لوط بوده و عذاب همه شهرهاى آنان را گرفته، دو نكته هست:

اول اينكه اين جريان دلالت مى‏كند بر اينكه هيچ يك از آن مردم ايمان نداشتند، و دوم اينكه فحشا تنها در بين مردان شايع نبوده بلكه در بين زنان نيز شيوع داشته، چون اگر غير از اين بود نبايد زنها هلاك مى‏شدند و على القاعده بايد عده زيادى از زنها به آن جناب ايمان مى‏آوردند و از او طرفدارى مى‏كردند چون لوط (ع) مردم را دعوت مى‏كرد به اينكه در امر شهوترانى به طريقه فطرى باز گردند و سنت خلقت را كه همانا وصلت مردان و زنان است سنت خود قرار دهند و اين به نفع زنان بود و اگر زنان نيز مبتلا به فحشا نبودند بايد دور آن جناب جمع مى‏شدند و به وى ايمان مى‏آوردند ولى هيچ يك از اين عكس العمل‏ها در قرآن كريم در باره زنان قوم لوط ذكر نشده.
و اين خود مؤيد و مصدق رواياتى است كه در سابق گذشت كه مى‏گفت: فحشا در بين مردان و زنان شايع شده بود، مردان به مردان اكتفاء كرده و با آنان لواط مى‏كردند و زنان با زنان مساحقه مى‏نمودند.

3- شخصيت معنوى لوط (ع)

لوط (ع) رسولى بود از ناحيه خداى تعالى بسوى اهالى سرزمين" مؤتفكات" كه عبارت بودند از شهر" سدوم" و شهرهاى اطراف آن (و بطورى كه گفته شده چهار شهر بوده: 1- سدوم 2- عموره 3- صوغر 4- صبوييم) و خداى تعالى آن جناب را در همه مدائح و اوصافى كه انبياى گرام خود را بوسيله آنها توصيف كرده شركت داده است.

و از جمله توصيف‏ها كه براى خصوص آن جناب ذكر كرده اين است كه فرموده:

" وَ لُوطاً آتَيْناهُ حُكْماً وَ عِلْماً وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْقَرْيَةِ الَّتِي كانَتْ تَعْمَلُ الْخَبائِثَ إِنَّهُمْ كانُوا قَوْمَ سَوْءٍ فاسِقِينَ وَ أَدْخَلْناهُ فِي رَحْمَتِنا إِنَّهُ مِنَ الصَّالِحِينَ" «2».


(1) با استفاده از سوره ذاريات، آيه 37 و سوره‏هايى ديگر.

(2) و به ياد آر لوط را كه ما به او حكم و علم داده و از قريه‏اى كه اعمال خبيث و زشت عادتشان شده بود، نجات داديم چون آنها مردم بد و فاسق بودند و ما لوط را داخل در رحمت خود نموديم چون از صالحان بود." سوره انبياء، آيه 74 و 75"

/ 573