ترجمه تفسیر المیزان جلد 10

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 10

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

كيفر بد كاران مساوى كار بدشان است
...

كيفر بد كاران مساوى كار بدشان است، ذليل هستند، چهره‏هايشان را سياهى پوشانيده و خالد در آتشند ‏

و تقدير كلام:" لهم جزاء سيئة بمثلها من العذاب" است و مجموع اين جمله خبر براى مبتدايى است كه در آيه شريفه ذكر شده، و آن كلمه" الذين" در جمله:" وَ الَّذِينَ كَسَبُوا السَّيِّئاتِ" مى‏باشد. و منظور اين است: كسانى كه كار زشت مى‏كنند كيفرى زائد بر گناه خود ندارند، بلكه كيفر نمى‏بينند مگر به مثل و مقدار گناهى كه كرده‏اند، پس جزاء يك سيئه يك عقوبت است، به خلاف حسنه كه گفتيم پاداشش يا ده برابر است و يا چيزى است كه عقل بشر از درك آن عاجز است. و معناى اينكه فرمود:" ما لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ عاصِمٍ" اين است: گنهكاران هيچ عاصم و حافظى كه از عذاب خدا حفظشان كند ندارند. اين جمله مى‏خواهد به مشركين كه شركاى خود را شفيعان درگاه خدا مى‏پنداشتند بفهماند كه اين شركاى خيالى در آن روز بكار نمى‏آيند، چيزى كه هست اين معنا را با بيانى كلى اداء نموده مى‏فرمايد: بطور كلى در آن روز هيچ عاصم و مانعى از عذاب خدا نيست، نه شركاء و شفعاى خيالى مشركين، و نه هيچ ضدى نيرومند و مانعى ديگر، و نه هيچ عاصمى ديگر.

" كَأَنَّما أُغْشِيَتْ وُجُوهُهُمْ قِطَعاً مِنَ اللَّيْلِ مُظْلِماً"- كلمه" قطع"- به كسر قاف و فتح طاء- جمع" قطعه" است، و كلمه" مظلم" حال از كلمه" ليل" است، و گويا مى‏خواهد بفرمايد: شب ظلمانى تكه تكه شده و يكى پس از ديگرى به روى چهره آنان افتاده و در نتيجه چهره‏هايشان بطور كامل سياه شده است. و متبادر از اين تعبير اين است كه خواسته است بفرمايد" هر يك از آن تكه‏ها به روى يكى از مشركين افتاده" نه آنكه بعضى «1» از مفسرين گفته‏اند كه منظور اين است كه" روى سياه اينان روى قطعه قطعه شب را پوشانده پس در نتيجه آن قطعه‏ها ظلمانى شده، بعضى بر بالاى بعضى ديگر واقع شدند" وجه نادرستى اين تفسير اين است كه در آيه شريفه چيزى كه دلالت بر اين معنا كند وجود ندارد.

" أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ"- اين جمله دلالت بر دوام بقاء آنان در آتش دارد، چون وقتى گفته مى‏شود" فلانى از اصحاب فلان چيز است" معنايش اين است كه دائما آن كار را مى‏كند. و همچنين كلمه" خالد" دلالت بر اين جاودانگى دارد، هم چنان كه همين تعبير در مورد اهل بهشت دلالت بر همين معنا دارد.

شرحى در مورد اينكه در روز قيامت بت‏ها و خدايان مشركين
...

شرحى در مورد اينكه در روز قيامت بت‏ها و خدايان مشركين، عبادت آنان را نفى مى‏كنند و بيان اينكه در مقابل بت‏ها و خدايان و همى، عبادت قابل تحقق نيست‏ ‏

" وَ يَوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمِيعاً ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِينَ أَشْرَكُوا مَكانَكُمْ أَنْتُمْ وَ شُرَكاؤُكُمْ ..."

منظور از" حشر جميع" حشر همه آنهايى است كه تا كنون ذكر شدند، چه مؤمنين و چه‏
مشركين، و چه شركاى ايشان، چون خداى تعالى در اين آيه و آيه بعدش مشركين و شركاى آنان را ذكر فرموده، سپس در آيه بعد به همه آنان اشاره نموده و فرموده:" هُنالِكَ تَبْلُوا كُلُّ نَفْسٍ ما أَسْلَفَتْ".


(1) تفسير المنار، ط. بيروت، ج 11، ص 352.

/ 573