علاوه بر اين، توجيه اين مفسر كه گفته" منظور اين است كه ما به شما دستور نداديم و شما را به عبادت خود دعوت ننموديم" معنايى است كه از نظر الفاظ آيه هيچ دليلى بر آن نيست.
از اين هم كه بگذريم، دروغى كه گفتيم در آخرت وجود ندارد آن دروغى است كه جنبه عمل و كسب داشته باشد، يعنى مانند عالم دنيا كسى دروغ بگويد تا بوسيله دروغ گفتن چيزى بدست آورد، اما دروغى كه نتيجه ملكات دنيوى است مانعى از امكان آن نيست، بلكه نه تنها ممكن است كه بنا به حكايت آيهاى كه ذيلا نقل مىگردد واقع هم مىشود:" ثُمَّ لَمْ تَكُنْ فِتْنَتُهُمْ إِلَّا أَنْ قالُوا وَ اللَّهِ رَبِّنا ما كُنَّا مُشْرِكِينَ انْظُرْ كَيْفَ كَذَبُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ" «1» و اين حكايت در آيات ديگرى نيز هست.پس، روشن شد كه نظريه آن مفسر درست نيست، و همچنين نظريه بعضى «2» ديگر كه گفتهاند" منظور شركاء اين است كه شما مشركين تنها ما بتها را نمىپرستيديد، بلكه هواها و شهوات و شيطانهايتان را نيز مىپرستيديد، همان شيطانهايى كه شما را اغواء كردند- چون همانطور كه اعمال عبادتى بتپرستان مصداق بتپرستى است، همان اعمال مصداق پيروى هواها و شيطانها و پرستش آنها است- و به عبارتى ديگر: اعمالى كه مشركين داشتند از آن جهت كه پيروى هوى و شيطان بود پرستش هوى و شيطان بر آن اعمال صادق بود، ولى اين صادق بودن باعث آن نمىشود كه پرستش بت بر آن اعمال صادق نباشد، هم چنان كه خداى تعالى هر سه جهت را در كلام مجيدش تصديق نموده، يك جا در باره بتپرستى مىفرمايد:" وَ يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا يَضُرُّهُمْ وَ لا يَنْفَعُهُمْ" «3» و در جاى ديگر در باره هوىپرستى مىفرمايد:
" أَ فَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ" «4» و در باره شيطانپرستى مىفرمايد:" أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّيْطانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ" «5»
(1) آن گاه به جز اين راه چارهاى نمىبينند كه بگويند: به خدا، پروردگارمان سوگند كه ما مشرك نبوديم، ببين چگونه بر خلاف ميل خود (و بر حسب عادت دنيائيشان) دروغ مىگويند." سوره انعام، آيه 23"(2) تفسير المنار، ط. بيروت، ج 11، ص 353.(3)" سوره يونس، آيه 18".(4) آيا ديدى آن كسى را كه هواى نفس خود را معبود خود گرفت." سوره جاثيه، آيه 23"(5) (مگر به تو انسان عهد نسپرديم كه) شيطان را نپرستيد كه او براى شما دشمنى است آشكارا." سوره يس، آيه 60"