و عترت و اهل بيت او (عليهم صلوات اللَّه) است" و ما در سابق مطالبى ديگر در باره مساله هدايت داشتيم.
و اينكه در آخر فرمود:" فَما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ" به اصطلاح استفهام تعجبى است، يعنى پرسشى كه غرض از آن برانگيختن تعجب شنونده است، و مىخواهد به شنونده بفهماند اين حكمى كه مشركين مىكنند كه بين" مَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ" و بين" أَمَّنْ لا يَهِدِّي إِلَّا أَنْ يُهْدى" فرق نمىگذارند حكمى غريب و شگفتآور است، با اينكه عقل خود آنان حكم صريح و روشن دارد به اينكه نبايد كسى و چيزى را پيروى كرد كه خودش راه را نيافته، و قهرا نمىتواند هادى به سوى حق باشد.
" وَ ما يَتَّبِعُ أَكْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنًّا إِنَّ الظَّنَّ لا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئاً" ماده" غنى" وقتى به باب افعال مىرود و به صورت ماضى (أغنى) و مضارع (يغنى) در مىآيد هم با حرف" من" متعدى مىشود و هم با حرف" عن" و در كلام مجيد الهى به هر دو صورت آمده. در آيه مورد بحث با حرف" من" متعدى شده، و در آيه" ما أَغْنى عَنِّي مالِيَهْ" «1» با حرف" عن".
در اين آيه شريفه پيروى از ظن را به اكثر كفار نسبت داده، با اينكه همه آنان كافرند، و دليلى يقينى بر مرام خود ندارند. و اين بدان جهت است كه پيشوايان كفر نسبت به درستى مرام خود نه تنها ظنى ندارند، بلكه به نادرستى آن و به حقانيت دين حق يقين دارند، چيزى كه هست بغى و دشمنىهايى كه با هم دارند وادارشان كرد به اينكه به خاطر حق دست از باطل برنداشته هم چنان مردم را به سوى باطل دعوت كنند، هم چنان كه خداى عز و جل در باره وضع آنان فرموده:
" وَ مَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلَّا الَّذِينَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَيِّناتُ بَغْياً بَيْنَهُمْ" «2».
پس اقليتى كه همين پيشوايان ضلالت باشند پيرو ظن نيستند، و پيرو ظن همواره اكثريت مردمند، كه به تقليد كوركورانه از پدران راه باطل آنها را دنبال كرده و مىكنند.
" إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِما يَفْعَلُونَ"- اين قسمت از آيه جمله" وَ ما يَتَّبِعُ أَكْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنًّا" را تعليل مىكند، و معناى مجموع آيه چنين است: خداى تعالى عالم است به آنچه مردم مىكنند، و به همين علت است كه مىداند كفار به جز پيروى ظن دليلى ندارند.
(1) مال من به دردم نخورد." سوره الحاقه، آيه 28"
(2) و در دين حق اختلاف راه نينداختند مگر همانهايى كه دين حق براى آنان آمده بود، و بعد از آنكه به دلائل روشن حقانيت آن دين برايشان ثابت شده بود، تنها انگيزه آنان در اين باطلگرايى دشمنىهايى بود كه با يكديگر داشتند." سوره بقره، آيه 213"