ترجمه تفسیر المیزان جلد 10
لطفا منتظر باشید ...
بعضى از مفسرين گفتهاند: جمله" كَأَنْ لَمْ يَلْبَثُوا" صفت است براى كلمه" يوم" و معناى آيه اين است: " روزى كه به نظرشان مىرسد فاصله بين دنيا و آخرت بيش از ساعتى
طول نكشيد آنان را محشور مىكنيم". و يا صفت است براى مصدرى كه از جمله" يحشرهم" مستفاد مىشود، كه همان حشر باشد (در نتيجه معناى آيه اين است كه: روز قيامت آنان را محشور مىكنيم حشرى كه به نظرشان مىرسد بيش از ساعتى از روز طول نكشيده) بعضى ديگر گفتهاند: جمله" يَتَعارَفُونَ بَيْنَهُمْ" صفت است براى كلمه" ساعة" (و معناى آيه اين است كه: آنان را محشور مىكنيم، روزى كه به نظرشان مىرسد بيش از يك ساعت از ساعتهاى متداول در بين آنان طول نكشيد). ولى اين دو نظريه از احتمالهاى دورى است كه لفظ آيه هيچ مساعدتى با آن ندارد.
و به هر حال، در اين آيه به داستان لقاء اللَّه كه در اول سوره آمده بود رجوع شده، و نيز به مساله آمدن تاويل دين و معارف آن انعطافى دارد.پس گويا فرموده: اين كفار هر چند كه هنوز تاويل قرآن و دين بر ايشان نيامده مع ذلك نبايد مغرور به مظاهر اين زندگى مادى دنيايى بشوند و مدت آن را بسيار بپندارند، و روز فرا رسيدن مرگ را روزى بسيار دور خيال كنند، براى اينكه به زودى نزد خداوند متعال محشور مىشوند و آن وقت به عيان مشاهده مىكنند كه زندگى دنيا جز متاعى اندك نبود، و ماندنشان در دنيا نيز جز ساعتى كوتاه نبوده، از همان روزهاى متعارف در بين خودشان.
پس، در آن روز خسران و بدبختيشان كه در اثر تكذيب لقاء اللَّه گريبانشان را گرفته بود برايشان هويدا و محسوس مىشود، چون در آن روز تاويل دين مىآيد، و حقيقت امر مكشوف مىگردد و نور توحيد آن طور كه هست ظهور مىكند و همه به وضوح مىفهمند و مىبينند كه ملك تنها از خداى واحد قهار جل شانه است.