9. مظهر كرامت اِلهي
«مُكرِم» از اسماي فعلي خداوند است كه مظهر طلب ميكند و مظهر اَتمّ اين اسم اِلهي اميرمؤمنان(عليهالسلام) است، چنانكه در زيارت جامعه ميخوانيم: «وعباده المكرمين الذين لايسبقونه بالقول... »[1].معناي كرامت
كرامت هر چيز نفيس و عزيز شدن آن است. لغويان در معناي كرم آوردهاند:كرامت در مقابل «هوان» و حقارت است. در قرآن كريم نيز اين دو لفظ مقابل يكديگر استعمال شده است، مانند (...من يُهن الله فماله من مُكرمٍ... )[2] و (فأمّا الإنسان إذا ما ابْتليه... فيقول ربّي أكرمن* ... فيقول ربّي أهانن)[3]. پس هر چيزي به هر اندازه كه از هوان و حقارت مبرّا باشد، به همان مقدار كرامت دارد و مورد تقدير و ستايش است.استاد علامه طباطبايي (رضوان لله تعالي عليه) بارها ميفرمود:«كرامت» معادل دقيق فارسي ندارد و براي بيان آن بايد از چند لفظ استفاده كرد.آن گاه ميفرمودند: اگر انسان به مقامي برسد كه عبوديت محض پيدا كند و حاضر نشود در مقابل غير خدا سر بر زمين بسايد، ميتوان گفت كه به مقام كرامت رسيده است.كلام ايشان را اينگونه ميتوان تبيين كرد كه انسان هر چه به عبوديّت محض نزديكتر شود، به همان مقدار از هوان و حقارت رها ميشود و به كرامت ميرسد؛ اگر به حدّ نهايي عبوديت خدا رسيد، كاملاً از هوان و حقارت ميرهد و به كرامتمطلق ميرسد، ولي اگر بهرهاي از عبوديت خدا نداشته باشد، حقير مطلق است و حظّي از كرامت نميبرد.
منظور از كرامت مطلق، همان اطلاق به لحاظ درجه وجودي انسان است، وگرنه كرامت مطلق حقيقي مخصوص خداي سبحان است.
[1] ـ مفاتيحالجنان. [2] ـ سوره حج، آيه18. [3] ـ سوره فجر، آيات16 ـ 15. ر.ك: التحقيق في كلمات القرآن، ماده «كرم».