علاقه علي (عليه‌السلام) به مرگ - شمیم ولایت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شمیم ولایت - نسخه متنی

عبدالله جوادی آملی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

علاقه علي (عليه‌السلام) به مرگ

آن حضرت در باره خود مي‏فرمايد: من به مرگ علاقه‏مندم، زيرا به جهاني مي‏رسم
كه حق در آن به طور يكنواخت جاري است و باطل در آن راه ندارد؛ جهاني كه يكنواختْ صدق است و كذب در آن نيست، ولي حق دنيا با باطل آن و صدقش با كذب مخلوط و ممزوج است. براي من هيچ چيز گواراتر از مرگ نيست.

در جاي ديگر مي‏فرمايد: اگر شوق شهادت و اشتياق لقاي خدا نبود، هرگز لحظه‏اي به مصاف كافران نمي‏رفتم و حاضر نبودم آن‏ها را ببينم، و چون اشتياق به شهادت دارم، به انتظار نبرد آنان مي‏نشينم.

آن حضرت مي‏فرمايد: بهترين محبوب من همان مرگ است: «وإنّ أحبّ ما أنا لاقٍ إليّ الموتُ»[1].

در جمله معروف ديگر مي‏فرمايد: من بيش از علاقه كودك به پستان مادرش، به مرگ علاقمندم؛ «والله لابنُ أبي طالبٍ انَس بالموت من الطفل بثدي أُمّه»[2].

گواراترين چيز براي كودك به كام كشيدن پستان مادر است، ولي اين شوقْ حكيمانه و عاقلانه نيست، بلكه كودكانه است. از اين رو، به مرور انس به پستان از او كاسته مي‏شود، ولي شوق علي (عليه‌السلام) و شاگردانش به شهادت و مرگ، حكيمانه و عاقلانه است وهرچه عمر آن حضرت بيشتر مي‏شود، شوق آنان شعله ورتر مي‏گردد.

كسي كه از مرگ مي‏ترسد، از آن در امان نيست و دوستدار بقا ماندني نيست، چنان كه اميرمؤمنان(عليه‌السلام) مي‏فرمايد:

«فلا يَنْجُو مِن الموت مَن خافه ولا يُعطي البقاءُ مَن أحبّه»[3].

[1] ـ نهج البلاغه، خطبه 180.

[2] ـ همان، خطبه 5.

[3] ـ همان، خطبه 38.

/ 753