فصل سوم. حكمت علوي
مقدّمه
حكمت كه موهبتي الهي به انسانهاي خاص است[1] و اساس آموزههاي انبيا و اوليا را تشكيل ميدهد[2]، مجموعهاي از قضاياي حق و برابر با واقع است كه سعادت انسان را تأمين ميكند[3].حكمت كه كمال و تعالي انسان را پيريزي ميكند، به دو قسم حكمت نظري و عملي تقسيم ميشود، زيرا مسايلي كه مورد بحث قرار ميگيرد، دوگونه است:1. مسايلي كه موضوعات آن خارج از قدرت، انتخاب و اختيار بشر است، مانند مسائل مربوط به مبدأ، معاد، توحيد، فرشتگان، جهان مجرد، عالم ملكوت، ماده و سير تكاملي آن و ساير مسايل نظري كه خواه انسان باشد يا نباشد، وجود آن حقايق در جاي خود محفوظ است و تحت اختيار و قدرت بشر نيست. اين سلسله مباحث را «حكمت نظري» مينامند.2. مسايلي كه موضوعات آن در اختيار، انتخاب و قدرت بشر قرار دارد، مانندمسايل مربوط به تهذيب نفس، پرورش روح، رشد اخلاق، نحوه اداره امور خانه و خانواده، بحث درباره فضايل نفساني، عدالت، زهد و تقوا، چگونگي اداره امور جامعه، سياست كشورهاي اسلامي و مناطقي كه بشر در آن سكونت دارد و هر چيزي كه به وجود بشر بستگي دارد. اين سلسله مسايل را «حكمت عملي» گويند.
[1] ـ سوره بقره،آيه 269. [2] ـ سوره بقره،آيه 129. [3] ـ سوره اسراء،آيه 39.