خطر منافقان
برخي از مفسران اهل سنّت گفتهاند: اگر ولايت و امامت علي بن ابي طالب از طرف خدا و پيامبر اكرمصلي الله عليه و آله و سلم بيان و ابلاغ شده بود، به مقتضاي آيه (اليوم يئس الذينكفروا من دينكم فلا تخشوهم و اخشون)[1]، هيچكس قدرت انكار يا تغيير آن را نداشت و همه آن را ميپذيرفتند، ليكن چون امّت آن را نپذيرفت، معلوم ميشود كه امامت او دستور خدا و پيامبر نبوده است[2].مفسر مزبور از اين نكته غفلت كرده است كه خداوند نفرمود، امروز كافران و «منافقان» از دين شما نوميد شدند، بلكه تنها سخن از نوميدي كافران (مسيحيان، يهوديان و بتپرستان) است. كافران كه در پي مبارزه با اصل دين و براندازي نظام نوپاي اسلامي بودند، چون دين و امّت به رهبر معصوم متكي شد، نا اميد شدند، ليكن خطر منافقان كه بدترين دشمن داخلي هستند، همچنان وجود داشت. از اين رو، خداي سبحان در ذيل آيه فرمود: از من بترسيد و دشمنان داخلي بودند كه از خدا نهراسيدند و حقّ را كتمان و دروغ را جعل كردند.بنابراين، آيه شريفه نميگويد كه خطر منافقان بر طرف شده است، بلكه در آيه قرينهاي برخلاف مدعاي اين مفسر است، زيرا پس از آن كه از نا اميدي كافران خبر ميدهد و از منافقان نامي نميبرد، ميفرمايد: اكنون كه كافران نوميد شدند، از من بهراسيد و اين هشداري بود تا مسلمانان مراقب خطر منافقان و نفاق باشند.بنابراين، اگر مسلمانان از خدا پروا نكرده و به نفاق آلوده شدند و با برافروختن آتش جنگهاي داخلي فتنه كردند، دين و نظام اسلامي آسيب ميبيند. پس آيه ناظر به نوميدي دشمن بيروني است، نه همه دشمنان تا شامل منافقان نيز بشود.جمله (واخشون) نشان ميدهد كه اگر مسلمانان از خدا نهراسيدند و از دين پاسداري نكردند، اين نعمت بزرگ از آنان گرفته ميشود. امروز نيز اگر مسلمانان بر اثر هراس از خدا گرفتار نفاق و ضعف داخلي نشوند، كافران از براندازي دين و نظام
ديني نا اميد هستند. هر خطري كه اسلام و جهان اسلام را تهديد ميكند، بر اثر ضعف و نفاق در درون جوامع اسلامي است.
[1] ـ سوره مائده، آيه 3. [2] ـ تفسير كبير، ج6، ص 141.