حكمت مايه حيات دل - شمیم ولایت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شمیم ولایت - نسخه متنی

عبدالله جوادی آملی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آن حضرت مي‏فرمايد: «العلم علمانِ: مطبوعٌ ومَسموعٌ، ولا ينفع
المسموع إذا لم يكنِ المطبوع»[1].

دانش دو قسمت است: بخشي از بيرون مي‏آيد و بخشي از درون مي‏جوشد و تا انسان از درون عالم نباشد، علم بيروني نافع نيست. تا زماني كه علم در جان انسان شكوفا نباشد و نور نتابد، مكتب رفتن و در محضر استاد نشستن و كتاب خواندن وسخن آموختن سودي ندارد، بلكه افزودن حجابي بر حجاب است.

تا هنگامي كه از فطرت و درون دانشي نجوشد و پرتو هوشياري نتابد، علم بيروني در سير انسان به جهان سرمد سودي ندارد. او بايد بداند كه موجود سرمدي است و حجابِ علم بدون عمل، مانع از ديدن جهان سرمد و فراهم كردن توشه آن است.

حكمت مايه حيات دل

اميرمؤمنان(عليه‌السلام) ما را به آموختن حكمت و آشناشدن و فراهم كردن آن تشويق كرده و حكمت را مايه حيات دل مي‏داند.

از نظر علي(عليه‌السلام) فقط حكيم زنده است. البته مراد آن حضرت، صرفاً علم به اين مسائل نيست، بلكه علم با عمل منظور است، زيرا همان گونه كه گذشت، علم بدون عمل جهل است.

علي(عليه‌السلام) حيات ظاهري را به حكمت كه حيات باطني است، تشبيه كرده، مي‏فرمايد: «واعلموا أنّه ليس من شي‏ءٍ إلاّ ويكاد صاحبه أن يَشبع منه ويَمُلُّهُ إلاّ الحياة»؛ بدانيد كه چيزي نيست، جز آن‏كه صاحبش از تكرّر و دوام آن احساس خستگي مي‏كند، مگر حيات.

ممكن است كسي با مشاهده رويدادهاي اندوهبار و سوانح غمبار خسته شود،
ولي اين حيات نيست كه براي او ملال آور شده، بلكه رويدادهاي ناگوار ملال آور است.

[1] ـ نهج‏البلاغه، حكمت 338.

/ 753