اهميت قسط و عدل
خطوط كلي اقتصاد اسلامي را قسط و عدل ترسيم ميكند كه راسم همه خطوطديني است. ازاينرو، از افراط مبتلايان به انبوه مال ميكاهد تا به دام كِظّه و شكمبارگي و اسراف و اتراف و طغيان و شُحّ و وَلَع و آز نيفتند.
همچنين از تفريط مبتلايان به اندوه فقر مالي كاهش ميدهد تا گرفتار سَغَب و سختي و گرسنگي و برهنگي و زبوني و دريوزگي نشوند و انزال قانون كلي «كي لايكون دولةً بين الاَغنياء منكم»[1]، از همگان، به ويژه از عالمان راستين و دينشناسان دينباور و مفسران متعهّد و فقيهان زاهد تعهد گرفت كه در برابر نابرابري توانگران و تهيدستان و در قبال ناباوري تكاثرورزان و در پيش روي محرومان آرام نگيرند و به دادخواهي برخيزند تا اموال عمومي در بين همه مردم جريان يابد، نه در نزد اشخاص خاص حقيقي يا حقوقي؛ لولا حضور الحاضر وقيام الحجّة بوجود الناصر وما أَخذ الله علي العلماء أََلّايقارّوا علي كِظّة ظالم ولا سَغَب مظلوم لاََلَقيتُ حَبلها علي غاربها و لَسقبت آخرها بكأس أَوّلها...[2]. از اين بيان معلوم ميشود كه همگان در تنظيم قسط اقتصادي مسؤولند، هم آنكه ميتواند در كِسوت رهبري و ولايتامر انجام وظيفه كند و هم آنكه توان رهبري را ندارد يا با قيام «من به الكفايه» ولايت مسلمانان از او ساقط شده است.
آزمون به فقر و غنا
اصل اين مطلب كه توانگري و تهيدستي هر دو آزمون الهي است و هيچيك ذاتاً مايه كرامت يا اهانت آدمي نيستند، از آيات سوره فجر استنباط ميشود؛ (فأَمّا الاِنسانُ إِذا ما ابتلاه ربُّه فأَكرمه ونعّمه فيقول ربِّي أَكرمنِ * و امّا إذا ما ابتلاه فقدر عليه رزقه فيقول ربِّي أَهاننِ * كلّا... )[3].چنانكه پندارِ باطل فرد مبتلاي به توانگري كه سبب ميشود، وي محبّت وافر به مال پيدا كند و نسبت به اطعام مستمندان قيام و اقدام نكرده، نه شائق باشد نه مشوّق، در آيات ديگر همين سوره آمده است.[1] ـ سوره حشر، آيه 7. [2] ـ نهجالبلاغه، خطبه 3. [3] ـ سوره فجر، آيات 17ـ15.