نمونه‏هايي از حكمت عملي در نهج البلاغه - شمیم ولایت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شمیم ولایت - نسخه متنی

عبدالله جوادی آملی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اكنون كه روشن شد، هدف اصيل تفقّه ترس از خداست، سرّ گفتار حكيمانه خاتم انبياصلي الله عليه و آله و سلم كه فرمود: آغاز حكمت ترس از خداوند است؛ «رأس الحكمة مخافة الله عز وجلّ»[1] معلوم مي‏شود.
بدون هراس از خدا هيچ كس به حكمت كه خير كثير است، نمي‏رسد و حكيم هرگز بي‏پروا نخواهد بود و هر درجه‏اي از حكمت موجب حصول هراسي خاص مي‏شود.

بنابراين، وارثان علوم انبيا(عليهم‌السلام) بايد وارث هراس آنان و ميراث بَرِ انذارشان نيز باشند تا ورثه حقيقي آنان به شمار آيند و ساير مردم بتوانند از تعليم آنان بهره‏مند گردند، همانند رسول خداصلي الله عليه و آله و سلم كه بيش از ديگران هراسناك عذاب الهي بود: (قل إنّي أخاف إن عصيت ربّي عذاب يومٍ عظيم)[2]؛ بگو [اي پيامبر] اگر به پروردگارم عصيان ورزم، از عذاب روزي بزرگ مي‏ترسم.

نمونه‏هايي از حكمت عملي در نهج البلاغه

اكنون نمونه‏هايي از حكمت عملي در نهج البلاغه را مرور مي‏كنيم و در اين راستا به شرح نامه اميرمؤمنان به امام مجتبي(عليه‌السلام) يا ابن حنفيه مي‏پردازيم كه پيرامون تهذيب نفس و پرورش روح است.

اميرمؤمنان علي (عليه‌السلام) در صدر اين نامه چنين نوشته است: از پدري كه در آستانه
مرگ است و...،

[1] ـ من لا يحضره الفقيه، ج4، ص272.

[2] ـ سوره انعام، آيه 51.

/ 753