نداي علم - شمیم ولایت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شمیم ولایت - نسخه متنی

عبدالله جوادی آملی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اگر انسان طبق علم عملي وظايف خود را انجام داد، آن علم باقي مي‏ماند،
وگرنه فراموشش مي‏شود. براي مثال خطاط ماهري كه تكرار و تمرين نكند، هنر خطاطي از او گرفته مي‏شود، بافنده ماهري كه مدتي كار را رها كند، بافندگي فراموشش مي‏شود، سازنده ماهر پس از آن كه مدتي از ساختمان سازي صرف نظر كرد، آن فن و هنر به تدريج از يادش مي‏رود.

گرچه علوم عملي با عمل نكردن از ياد مي‏رود، ليكن بيان معصوم بلندتر از اين معناست و آن اين كه علم آن است كه با عمل هماهنگ باشد، و گرنه جهل است، نه اين‏كه اگر عمل نكردي و به كار نبستي، آن را فراموش مي‏كني. علم آن است كه نور باشد و به عمل نشيند، و گرنه جهل است، علم عمل را به همراهي مي‏خواند و اگر عمل به دنبال علم رفت، علم باقي مي‏ماند، وگرنه مي‏رود و جاي خود را به جهل مي‏سپارد.

نداي علم

يكي از بيانات بلند اميرمؤمنان(عليه‌السلام) كه به رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم نيز نسبت داده شده، اين است كه علم عمل را فرا مي‏خواند: «العلُم يُنادي بالعمل»[1].

رحلت علم خود جهل است، زيرا جهل امري وجودي نيست، بلكه عدم ملكه علم است.

انحراف از راه و بيراهه رفتن كار وجودي نيست، بلكه به مقصد نرسيدن است. پس نابودي علم، يعني علم بدون عمل، همان جهل است، گرچه انسان بتواند كتاب بنويسد، تدريس كند و يا مبتكر باشد. اگر چنين وصفي به انسان نور ندهد، علم نيست؛ «جهل از آن علم به بود صد بار».
حضرت علي (عليه‌السلام) در باره علم مطبوع و علم مسموع بياني دارد كه در اين قسمت مؤثر است.

[1] ـ اصول كافي، ج1، ص44.

/ 753