راى زدن دارا با بزرگان ايران - شرف نامه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شرف نامه - نسخه متنی

الیاس بن یوسف نظامی گنجوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

راى زدن دارا با بزرگان ايران





  • سگ كيست روباه نا زورمند
    ز شيران بود روبهان را نوا
    تهى دست كو مايه دارى كند
    تو خود نيك دانى كه با اين شكوه
    به دست غلامان مستش دهم
    هزبرى كه از سگ زبونى كند
    عقابى كه از پشه گيرد گريز
    پلنگى كه ترسد ز روباه پير
    ببينى كه فردا من پيل زور
    كه باشد زبونى خراجى سرى
    نشيننده بر بزمگاه كيان
    كه را يارگى كز سر گفتگوى
    كلاه كيان هم كيان را سزد
    من از تخمه ى بهمن و پشت كى
    ز روئين دز و درع اسفنديار
    اگر باز گردد به پيشينه راه
    وگر كشتى آرد به درياى من
    چو دريا به تلخى جوابش دهم
    از آن ابر عاصى چنان ريزم آب ستيزنده چون روستائى بود
    ستيزنده چون روستائى بود



  • كه شير ژيان را رساند گزند
    نخندد زمين تا نگريد هوا
    چو لنگى است كو راهوارى كند
    ز يك طفل رومى نيايم ستوه
    به چوب شبانان شكستش دهم
    خر پير با او حرونى كند
    گر افتادنش هست گو بر مخيز
    بشوراد مغزش به سرسام تير
    سرش چون سپارم به سم ستور
    كه همسر بود نابلند افسرى
    منم تاج بر سر كمر بر ميان
    ز من جاى آبا كند جستجوى
    درين خز تن روميان كى خزد
    چرا ترسم از رومى سست پى
    بر اورنگ زرين منم يادگار
    بر او روز روشن نگردد سياه
    سرى بيند افكنده در پاى من
    ز خاكش ستانم به آبش دهم
    كه نارد دگر دست بر آفتاب شكستش به از موميائى بود
    شكستش به از موميائى بود


/ 374