پيروزى يافتن اسكندر بر روسيان - شرف نامه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شرف نامه - نسخه متنی

الیاس بن یوسف نظامی گنجوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

پيروزى يافتن اسكندر بر روسيان





  • سر نيزه از طاسك سرنگون
    سم باد پايان ز خون چون عقيق
    سنان در سنان كوكب افروخته
    ز بس خشت آهن كه شد بر هلاك
    سر افشانى تيغ گردن گذار
    چو سوزن سنان سينه را دوخته
    ز هر قبضه ى خنجرى در شتاب
    ز بس كشتگان گرد به گرد راه
    نماينده روسى به هر سو ستيز
    برآميخته لشگر روم و روس
    سكندر دران حرب چون شير مست
    چگونه بود پيل پولاد پوش
    بدان پيل و آن شير مي ماند شاه
    به هر تيغدارى كه او باز خورد
    سيه پوش چترش چو عباسيان
    به نيروى بازوى و زخم ركاب
    هم او پاى بر جاى و هم لشگرش
    سطرلاب فرزانه درآفتاب
    چو طالع به پيروزى آمد پديد به شه گفت برزن كه يارى تراست
    به شه گفت برزن كه يارى تراست



  • به پرچم فرو ريخته طاس خون
    شده تا نمد زين به خون در غريق
    سپر در سپر كوكبه دوخته
    لحد بسته بر كشتگان خشت خاك
    برآورده از جوى خون لاله زار
    ز مقراضه مقراضى آموخته
    برآورده چون اژدها سر ز خواب
    چو بازار محشر شده حربگاه
    برآورده از روميان رستخيز
    به سرخى سپيدى چو روى عروس
    يكى حربه ى پهلوانى به دست
    ز شير ژيان چون برآيد خروش
    كه بر پيل و بر شير بر بست راه
    سرش را به تيغى ز تن باز كرد
    زده سنگ بر طاس بر طاسيان
    چپ و راست افكند سر بي حساب
    كه تا كى برآيد ز كوه اخترش
    بهد طالع گرفتن چو مه در شتاب
    جهان كرد شمشير شه را كليد درين دستبرد استوارى تراست
    درين دستبرد استوارى تراست


/ 374