نشاط كردن اسكندر با كنيزك چيني - شرف نامه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شرف نامه - نسخه متنی

الیاس بن یوسف نظامی گنجوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نشاط كردن اسكندر با كنيزك چيني





  • نشسته به كردار سرو جوان
    ز عنبر خطى بر گل انگيخته
    هم از فتح دشمن دلش شاد بود
    طلب كرد يار دلارام را
    ز نامحرمان كرد خرگه تهى
    بتى فرق و گيسو برآراسته
    لب از ناردانه دلاويزتر
    دهانى و چشمى به اندازه تنگ
    سر آغوش و گيسوى عنبر فشان
    طرازنده ى مجلس و بزمگاه
    به فرمان شه چنگ را ساز كرد
    كه از شادى امشب جهان را نويست
    به هنگام گل خوش بود روزگار
    چو خورشيد روشن برآيد به اوج
    صبا چون درآيد به ديبا گرى
    گل سرخ چون كله بندد به باغ
    سكندر چو پيروزى آرد به چنگ
    چو كيخسرو ار مي شود جام گير
    ملك گر ز جمشيد بالاترست شه ار شد فريدون زرينه كفش
    شه ار شد فريدون زرينه كفش



  • كه گه لاله ريزد گهى ارغوان
    بر گل جهان آب گل ريخته
    هم از دوستيش خانه آباد بود
    پرى پيكر نازى اندام را
    سماع و سماع آور خرگهى
    مرادى به صد آرزو خواسته
    زبان از طبرزد شكر ريزتر
    يكى راه دل زد يكى راه چنگ
    رسن وار در عطف دامن كشان
    نوازنده ى چنگ در چنگ شاه
    در درج گوهر ز لب باز كرد
    همه شادى از دولت خسرويست
    بخندد جهان چون بخندد بهار
    ز روشن جهان برزند نور موج
    زمين رومى آرد هوا ششترى
    فروزد ز هر غنچه اى صد چراغ
    نه زيبا بود آينه زير زنگ
    چرا جام خالى بود بر سرير
    رخ من ز خورشيد والاتر است به فتحش منم كاويانى درفش
    به فتحش منم كاويانى درفش


/ 374