در معراج پيغمبر اكرم - شرف نامه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شرف نامه - نسخه متنی

الیاس بن یوسف نظامی گنجوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در معراج پيغمبر اكرم





  • چنان رفته و آمده باز پس
    ز گرمى كه چون برق پيمود راه
    ندانم كه شب را چه احوال بود
    چو شايد كه جانهاى ما در دمى
    تن او كه صافي تر از جان ماست
    به ار گوهر جان نارش كنم
    گهر خر چهارند و گوهر چهار
    به مهر على گرچه محكم پيم
    هميدون در اين چشم روشن دماغ
    بدان چار سلطان درويش نام
    زهى پيشواى فرستادگان
    به آغاز ملك اولين رايتى
    گزين كرده ى هر دو عالم توئى
    توئى قفل گنجينه ها را كليد
    به شب روز ما را به بى ذمتى
    من از امتان كمترين خاك تو نظامى كه در گنجه شد شهربند
    نظامى كه در گنجه شد شهربند



  • كه نايد در انديشه ى هيچ كس
    نشد گرمى خوابش از خوابگاه
    شبى بود يا خود يكى سال بود
    برآيد به پيرامن عالمى
    اگر شد به يك لحظه وامد رواست
    نا خوانى چار يارش كنم
    فروشنده را با فضولى چكار
    ز عشق عمر نيز خالى نيم
    ابوبكر شمعست و عمان چراغ
    شده چار تكبير دولت تمام
    پذيرنده عذر افتادگان
    به پايان دور آخرين آيتى
    چو تو گر كسى باشد آن هم توئى
    در نيك و بد كرده بر ما پديد
    سجل بر زده كامتى امتى
    بدين لاغرى صيد فتراك تو مباد از سلام تو نابهرمند
    مباد از سلام تو نابهرمند


/ 374