خواستارى اسكندر روشنك را - شرف نامه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شرف نامه - نسخه متنی

الیاس بن یوسف نظامی گنجوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

خواستارى اسكندر روشنك را





  • شه هفت كشور به رسم كيان
    برآمد چو خورشيد بالاى تخت
    بر آراسته بزمى از ناى و نوش
    نشاندند شايستگان را ز پاى
    شكر ريخت مطرب به رامشگرى
    ز ترى كه ميرفت رود و رباب
    سكندر سخا را سرآغاز كرد
    ز بس گنج دادن به ايران سپاه
    جهان را به پيرايه هاى نوى
    همانا كه بود آفتاب بلند
    بلند آفتابى كه شد گنج بخش جهاندار بخشنده بايد نه خس
    جهاندار بخشنده بايد نه خس



  • يكى هفت چشمه كمر بر ميان
    فلك در غلامى كمر كرده سخت
    به لطفى كه بيننده را برد هوش
    بقدر هنر هر يكى جست جاى
    كمر بست ساقى به جان پرورى
    هوس را همى برد چون رود آب
    در گنج اسكندرى باز كرد
    ز دامن گهر موج زد بر كلاه
    برآراست از خلعت خسروى
    همه عالم از نور او بهره مند
    بدادن نگردد تهى چون درخش خصال جهان دارى اينست و بس
    خصال جهان دارى اينست و بس


/ 374