رهائى يافتن نوشابه - شرف نامه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شرف نامه - نسخه متنی

الیاس بن یوسف نظامی گنجوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

رهائى يافتن نوشابه





  • مى ناب مي خورد بر بانگ رود
    چو سرمست گشت از گوارنده مى
    شد روسيان را بر خويش خواند
    ز پاى و ز دست آهن انداختش
    به مولائيش حلقه در گوش كرد
    دگر بنديان را ز بيداد و بند
    بفرمود كارند نوشابه را
    به فرمان شه كرد روسى شتاب
    همان لعبتان ستمديده را
    بر آراست نوشابه را چون بهار
    بسى گنج دادش ز تاراج روس
    شبى چند مى خورد با او به كام
    دوالى ملك را بدو داد دست
    چو پيرايه ى گوهرى دادشان
    به بردع فرستادشان بى گزند
    ز بهر عمارت در آن رخنه گاه
    چو ترتيب ايشان به واجب شناخت
    شه روس را نيز با طوق وتاج
    چو روسى به شهر خودآورد رخت نپيچيد از آن پس سر از داد او
    نپيچيد از آن پس سر از داد او



  • فلك هر زمان مي رساندش درود
    گل از آب گلگون برآورد خوى
    سزاوارتر جايگاهى نشاند
    ز منسوج زر خلعتى ساختش
    برو كين رفته فراموش كرد
    به خلعت برآراست و كرد ارجمند
    به تنها نخورد آنچنان تابه را
    رسانيد مه را بر آفتاب
    همان زيب و زر پسنديده را
    به پوشيدنيهاى گوهر نگار
    دگر ره بر آراستش چون عروس
    چو شد نوبت كامرانى تمام
    دوال دوالى بر او عقد بست
    قرار ز ناشوهرى دادشان
    كه تا بركشند آن بنا را بلند
    بسى مالشان داد جز برگ راه
    سران سپه را يكايك شناخت
    رها كرد و بنهاد بر وى خراج
    دگر باره خرم شد از تاج و تخت همه ساله مى خورد بر ياد او
    همه ساله مى خورد بر ياد او


/ 374