در معراج پيغمبر اكرم - شرف نامه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شرف نامه - نسخه متنی

الیاس بن یوسف نظامی گنجوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در معراج پيغمبر اكرم





  • هم او راه دان هم فرس راهوار
    چو زين خانقه عزم دروازه كرد
    سواد فلك گشته گلشن بدو
    در آن پرده كز گردها بود پاك
    به درياى هفت اختر آمد نخست
    رها كرد بر انجم اسباب را
    پس آنگه قلم بر عطارد شكست
    طلاق طبيعت به ناهيد داد
    به مريخ داد آتش خشم خويش
    رعونت رها كرد بر مشترى
    سواد سفينه به كيوان سپرد
    بپرداخت نزلى به هر منزلى
    شده جان پيغمبران خاك او
    كمر بر كمر كوه بر كوه راند
    به هارونيش خضر و موسى دوان
    به اندازه ى آنكه يك دم زنند
    ز خر پشته آسمان در گذشت
    نديده ز تعجبيل ناورد او
    ز پرتاب تيرش در آن تركتاز تنيده تنش در رصدهاى دور
    تنيده تنش در رصدهاى دور



  • زهى شاه مركب زهى شهسوار
    به دستش فلك خرقه را تازه كرد
    شده روشنان چشم روشن بدو
    نشايست شد دامن آلوده خاك
    قدم را نهفت آب خاكى بشست
    به مه داد گهواره ى خواب را
    كه امى قلم را نگيرد به دست
    به شكرانه قرصى به خورشيد داد
    كه خشم اندران ره نمي رفت پيش
    نگينى دگر زد بر انگشترى
    به جز گوهرى پاك با خود نبرد
    چنان كو فرو ماند و تنها دلى
    زده دست هر يك به فتراك او
    گريوه گريوه جنيبت جهاند
    مسيحا چه گويم ز موكب روان
    به يك چشم زخمى كه بر هم زنند
    زمين و زمان را ورق درنوشت
    كس از گرد بر گرد او گرد او
    فلك تير پرتابها مانده باز به روحانيان بر جسدهاى نور
    به روحانيان بر جسدهاى نور


/ 374