بزم اسكندر با نوشابه - شرف نامه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شرف نامه - نسخه متنی

الیاس بن یوسف نظامی گنجوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بزم اسكندر با نوشابه





  • شراره كه اكسير زر ساخته
    به خار از بر شعله ى آذرى
    سفالى ز ريحان برآراسته
    نه آتش گل باغ جمشيد بود
    فروزنده ى گوهر نيك و بد
    شكفته گلى خورد او خار بن
    ترنم سراى تهى مايگان
    ترنگا ترنگى كه زد ساز او
    بدين زندگى آتش زند سوز
    چو برگ گل سرخ بر شاخ سرو
    ز بسد چنارى برافراخته
    اگر پاى بط بر سر آرد چنار
    تن بط بود در خور آبگير
    در آن باغ مرغان به جوش آمده
    ستا زن برآورده بانگ سرود
    جگرها به خون در نمك يافته
    شكر بوزه با نوك دندان دراز
    كباب تر و بوى افزار خشك
    ز ريچارها آنچه باشد عزيز مغنى چو زهره به رامشگرى
    مغنى چو زهره به رامشگرى



  • ز هر سو به دامن زر انداخته
    چو بر سرخ گل شعر نيلوفرى
    به ريحانى از بيشه ها خاسته
    كليچه پز خوان خورشيد بود
    رفيق مغ و مونس هيربد
    به ديدار تازه به گوهر كهن
    پيام آور ديگ همسايگان
    به از زند زردشت و آواز او
    بر افروخته شاه گيتى فروز
    بر او گاه دراج و گاهى تذرو
    بر او كبك نالنده چون فاخته
    بر او سينه ى بط زند زير زار
    چو بر آتش آرى برآرد نفير
    ز هر يك دگرگون خروش آمده
    سرودى نوآيين تر از صد درود
    نمك را ز حسرت جگر تافته
    شكر خواره را كرده دندان دراز
    اباهاى پرورده با بوى مشك
    ترنج و به و نار و نارنج نيز صراحى درخشنده چو مشترى
    صراحى درخشنده چو مشترى


/ 374