پيكار اسكندر با لشگر زنگبار - شرف نامه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شرف نامه - نسخه متنی

الیاس بن یوسف نظامی گنجوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

پيكار اسكندر با لشگر زنگبار





  • بيا ساقى آن مي كه رومى وشست
    مگر با من اين بى محابا پلنگ
    فريبنده راهى شد اين راه دور
    درين ره فرشته زره مي رود
    به معيار اين چارسو رهروى
    قراضه قراضه ربايد نخست
    بجو مي ستاند ز دهقان پير
    ز من رخت اين همرهان دور باد
    از اين آشنايان بيگانه خوى
    دو سوراخ چون رو به حيله ساز
    وليكن چو كژدم به هنگام هوش
    گزارش گر رازهاى نهفت
    كه چون شاه چين زين برابرش نهاد
    سپهر از كمين مهر بيرون جهاند
    جهان از دليران لشكر شكن
    از آيينه پيل و زنگ شتر
    ز پويه كه پى بر زمين مي فشرد
    شه روم رسم كيان تازه كرد
    بر آراست لشگر به آيين روم ز رومى تنى بود بس مهربان
    ز رومى تنى بود بس مهربان



  • به من ده كه طبعم چو زنگى خوشست
    چو رومى و زنگى نباشد دو رنگ
    كه بر چرخ هفتم توان ديد نور
    كه آيد يكى ديو و ده مي رود
    نسنجد دو جو تا ندزدد جوى
    ربايند ازو چون كه گردد درست
    به من مي فرستند به ديوان مير
    زبانم بر اين نكته معذور باد
    دوروئى نگر يك زبانى مجوى
    يكى سوى شهوت يكى سوى آز
    نه سوراخ ديده نه سوراخ گوش
    ز تاريخ دهقان چنين باز گفت
    فلك نعل زنگى بر آتش نهاد
    ستاره ز كف مهره بيرون فشاند
    كشيده چو انجم بسى انجمن
    صدف را شبه رست بر جاى در
    در اندام گاو استخوان گشت خرد
    ز نوبت جهان را پرآوازه كرد
    چو آرايش نقش بر مهر موم زبان آورى آگه از هر زبان
    زبان آورى آگه از هر زبان


/ 374