لوامع صاحبقرانی جلد 3
لطفا منتظر باشید ...
قم فصلّ فهذا وقت الصّلاة الثّالثة فقام فصلّى فانحطّت الشّامة إلى ركبتيه فجاءه فى الصّلاة الرّابعة فقال يا ادم قم فصلّ فهذا وقت الصّلاة الرّابعة فقام فصلّى فانحطّت الشّامة إلى قدمية فجاءه فى الصّلاة الخامسة فقال يا ادم قم فصلّ فهذا وقت الصلاة الخامسة فقام فصلّى فخرج منها فحمد اللَّه و اثنى عليه فقال جبرئيل (عليه السلام) يا ادم مثل ولدك فى هذه الصّلاة كمثلك فى هذه الشّامة من صلّى من ولدك فى كلّ يوم و ليلة خمس صلوات خرج من ذنوبه كما خرجت من هذه الشّامة)(1)علتى در نماز منقول است از جهت پنج نماز و آن را روايت كرده است حسين بسند حسن كالصحيح از حضرت امام جعفر صادق (صلوات اللَّه عليه) كه فرمودند كه چون حضرت آدم را از بهشت بدنيا فرستادند خال سياهى به همرسيد در روى آن حضرت و از سر تا پا را فرو گرفت پس آن حضرت بسيار حزين و گريان شد از جهت آن سياهى پس جبرئيل (عليه السلام) آمده گفت اى آدم چرا گريه مىكنى حضرت فرمود كه به سبب اين سياهى كه در بدن من ظاهر شده است جبرئيل گفت كه اى آدم برخيز و نماز گذار كه اين وقت نماز اول است آدم برخاست و نماز گذارد آن خال آمد تا گردن پس در وقت نماز دويم آمد و گفت اى آدم برخيز و نماز كن كه اين وقت نماز دويم است پس برخاست و نماز كرد پس آن خال به زير آمد تا به ناف او پس در وقت نماز سيّم آمد و گفت اى آدم برخيز نماز كن كه اين وقت نماز سيم است پس آدم برخاست و نماز گذارد پس آن خال آمد تا زانوهاى حضرت آدم (عليه السلام) پس جبرئيل (عليه السلام) در وقت نماز چهارم آمد و گفت اى آدم برخيز و نماز گذار كه اين وقت نماز چهارم است پس برخاست و نماز گذارد و آن خال آمد تا به قدمها پس در وقت نماز پنجم آمد و گفت اى آدم برخيز و نماز كن كه اين وقت نماز پنجم است پس