لوامع صاحبقرانی جلد 3
لطفا منتظر باشید ...
نيست كه بالاى كوه روى و ظاهر حديث اينست كه همين كه در پائين نبينى آفتاب را نماز مىتوانى كرد و ليكن چون مذهب عامه استتار قرص است ظاهر حديث آنست كه حضرت جواب فرموده باشند بر سبيل تقيه چون جاى تقيه است چون رفتن بر بالا سبب فتنه است كه بگويند آفتاب هست و نماز شام مىكنند و افطار مىكنند مع هذا مدار بر حمره است و از پائين مىتوان يافتن كه حمره زايل شده است يا نه و اگر مطلوب جو از نماز يا صحت آن بود جواب مىفرمودند كه نماز كن يا صحيح است آن چه كرده و شيخ طوسى احتمال داده است كه سرخى زايل شود و مع هذا آفتاب پشت كوه باشد و اين معنى بحسب ظاهر غريب است.(و وقت المغرب لمن كان فى طلب المنزل فى سفر إلى ربع اللّيل)(1)و وقت نماز شام از جهت كسى كه در طلب منزل باشد در سفر تا ربع شبست يعنى در سفر كراهت ندارد كه تاخير كند هر گاه گمان داشته باشد كه پيش از ربع شب به منزل مىرسد و بخاطر جمع با حضور قلب نماز خواهد كرد و بر اين مضمون احاديث معتبره وارد شده است بلكه در حديث صحيح و احاديث معتبره ديگر وارد شده است از حضرت امام جعفر صادق (صلوات اللَّه عليه) كه در حضر نيز هر گاه به جايى رفته باشد و تا خانه رفتن سرخى مغرب زايل شود تاخير كردن تا خانه اگر چه قريب به ربع شب شود بهتر است هر گاه داند كه پيش از ربع به خانه مىرسد و بخاطر جمع و حضور قلب نماز خواهد كرد.(و للمفيض من عرفات إلى جمع كذلك)(2)و كسى كه روانه شود از عرفات به جانب مشعر تاخير مىكند نماز شام و خفتن را تا مشعر الحرام و در مشعر به جا مىآورد اگر چه ربع شب بگذرد.چنانكه در فقه رضوى و احاديث معتبر وارد شده است و در احاديث