لوامع صاحبقرانی جلد 3
لطفا منتظر باشید ...
مىآوردند و سه ركعت وتر را در ربع آخر شب به جا مىآوردند و در آن سه ركعت سوره حمد و قل هو اللَّه احد مىخواندند و فاصله مىكردند ميان نماز شفع و نماز وتر به سلام و سخن مىفرمودند و اگر كارى داشتند به آن امر مىفرمودند و از مصلّى خود بيرون نمىفرمودند تا ركعت سيم وتر را به جا مىآوردند و در آن ركعت قنوت مىخواندند پيش از ركوع پس سلام مىدادند و دو ركعت نافله صبح را به جا مىآوردند اندكى پيشتر از صبح كاذب يا صبح صادق و گاهى در صبح كاذب يا اول صبح صادق به جا مىآوردند و گاهى اندكى بعد از آن پس دو ركعت نماز صبح را به جا مىآوردند در صبح صادق كه سفيدى در عرض افق ظاهر مىشد و خوب روشن مىشد كه علم بدخول وقت بهم مىرسيد همه كس را پس اين نمازى بود كه حضرت سيّد المرسلين (صلّى الله عليه وآله وسلّم) بر اين مداومت مىنمودند تا از دنيا متوجه اعلى عليين شدند.بدان كه اين حديث را مسند نديدهام و ليكن چون صدوق حكم به صحت آن كردهاند البته صحيح مىدانستهاند و دلالت مىكند بر آن كه نماز چاشت بدعت است و از اخبار عامه در صحاح ايشان نيز ظاهر مىشود كه بدعت باشد و ديگر دلالت مىكند بر آن كه هشت ركعت نافله زوال نماز آن وقتست نه نماز نافله ظهر و احاديث بسيار بر اين معنى دلالت مىكند پس اگر در نيت قصد نماز نافله كند بهتر است و در خاطر چنين باشد كه اگر از جهت نماز ظهر مطلوب باشد چنان باشد و اگر فى نفسها مطلوب باشد چنان باشد و دلالت مىكند بر آن كه نماز ظهر را بعد از يك ذراع به جا آوردن بهتر باشد خصوصا نسبت به نماز جماعت تا مؤمنان همگى از قضاى حاجت و وضو و نماز اوّابين فارغ شده باشند و دور نيست كه اولويت مخصوص نماز جماعت باشد چون احاديث بسيار وارد شده است در آن كه اول وقت افضل است الا به مقدارى كه از نوافل فارغ شود و دور نيست كه