لوامع صاحبقرانی جلد 3
لطفا منتظر باشید ...
اگر قايل به حرمت شويم اين حديث استثناء آن نمىتواند كرد به حسب ظاهر زيرا كه ممكن است كه چون به فضاى حلق نرسيده باشد تجويز فرو بردن كرده باشند و عمده دلايل حرمت آيه كريمه يُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّباتِ وَ يُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبائِثَ است و اين آيه ممكن است كه حكم باشد كه دلالت كند بر آن كه هر چه طبايع از آن نفرت نداشته باشد حلال است و هر چه نفرت داشته باشد حرام است الا ما اخرجه الدليل پس مانند ملخ كه حلال است و شراب كه حرام است نص هر دو را بيرون كرده است و احتمال ديگر آن است كه حق سبحانه و تعالى بر سبيل امتنان فرموده باشد كه هر چه طيب است بر شما حلال كردهايم و هر چه خبيث است حرام كردهايم غير طيب را حلال نكردهايم و طيب را حرام نكردهايم بر شما و شما نمىدانيد غالبا كه طيب كدام است و خبيث كدام است بسيار چيزى كه اكثر طباع از آن نفرت ندارند و حق سبحانه و تعالى به سببى از اسباب آن را حرام گردانيده است مثل خمر كه بحسب طباع اكثر عالميان خبثى ندارد و ليكن چون سبب زوال عقلى است كه آدمى به آن آدم است و سبب فسادهائى است كه مترتب مىشود غالبا حق سبحانه و تعالى آن را حرام گردانيده است و ملخ خبثى ندارد مگر آن كه چون جمعى عادت به آن نكردهاند طبع ايشان از آن تنفر دارد مثل زيت و زيتون با آن كه جمعى كه معتادند به خوردن آن از آن لذت مىيابند و مثل كامه هر طايفه كه معتادند نفرت ندارند و هر كه معتاد نيست به آن از آن نفرت دارد پس مستبعد است كه حق سبحانه و تعالى به آراى مختلفه خلايق گذارد حليّت و حرمت را پس چون آيه در معنى ثانى اظهر است اگر دليلى ديگر باشد بر حرمت نخامه كه از هر حلق بيرون نيامده باشد متبع است و الّا بر اصل اباحت خواهد بود و بر تقديرى كه در معنى دويم اظهر نباشد در معنى اول اظهر نيست و در اين صورت مجمل