لوامع صاحبقرانی جلد 3
لطفا منتظر باشید ...
اين حديث لباس سياهست و لباسهاى محرمه چون حرير محض و طلا و ميته و طعامهاى حرام است چون شراب و بوزه و گوشت خوك و امثال اينها و راههاى ايشان هر چيزيست كه مخالف رضاى الهى باشد و اگر اعم از محرمات و زى خاصه ايشان گيرند بهتر است كه در بعضى جاها حرام باشد و در بعضى مواضع مكروه و اللَّه تعالى يعلم.(فامّا لبس السّواد للتّقيّة فلا اثم فيه فقد روى عن حذيفة بن منصور انّه قال كنت عند ابى عبد اللَّه (صلوات اللَّه عليه) بالحيرة فاتاه رسول ابى العّباس الخليفة يدعوه فدعى بممطر احد وجهيه اسود و الاخر ابيض فلبسه ثمّ قال (صلوات اللَّه عليه) اما انّي البسه و انا اعلم انّه لباس اهل النّار)(1)و اما پوشش سياه از جهت تقيّه در آن گناهى نيست چنانكه بسند كالصحيح منقولست از حذيفه كه گفت من در خدمت حضرت امام جعفر صادق (صلوات اللَّه عليه) بودم در حيره كه دهى بوده است بمنزله محله از محلّات كوفه كه متصل به آن بوده است كه شخصى از جانب سفّاح كه اول پادشاهان عباسى است و ابراهيم را پيشتر پيشوا كردند و ليكن پادشاه نشد و آن رسول بطلب حضرت آمد كه خليفه شما را مىطلبد حضرت جامه بارانى طلبيد كه يك روى آن سياه بود و يك روى آن سفيد بود و آن جامه را پوشيدند و فرمودند كه من اين جامه را مىپوشم و مىدانم كه لباس اهل جهنّم است يعنى از روى تقيّه مىپوشم و جامه بارانى بمنزله عباست و عبا مستثنى شده و ليكن عبا را سابقا بمنزله گليم بر خود مىپيچيدهاند و جامه بارانى را مىپوشيدهاند و مىتواند بود كه استثنا نيز از جهت آن باشد كه ضررى به شيعيان نرسد كه اتقاء باشد نه تقية و اتقا آنست كه حكم را مىگويند و مىفرمايند كه بر خلاف آن عمل كنيد تا به شما ضررى نرسد و تقيه آنست كه از خوف خلاف حكم واقعى را فرمايند و به سبب